تک پارتی جیهوپ

تک پارتی جیهوپ

یه شب مثل همیشه داشتی سوکهو (پسر ده ماهت) رو میخوابوندی
ا.ت : پسر من چرا نمیخوابه ؟
یهو صدای در خونه میاد
ا.ت : بیا پسر من نخوابید باباشم اومد خونه
جیهوپ : سلام
ا.ت : سوکهو سلام کن به بابا
بعدش سوکهو همینطور خودشو میکشوند به سمت جیهوپ
جیهوپ : بیا بغلم ببینم کوچولو
ا.ت : هوف....نمیدونستم خوابوندن بچه انقدر سخته
جیهوپ : باید بهش.....بدی
ا.ت : حوصله ندارم گاز میگیره
رو به سوکهو میگه
جیهوپ : قول میده اذیت نکنه مگه نه ؟ (کیوت میگه)
ا.ت : خیلی خب بدش به من برو لباساتو عوض کن
بعدش سوکهو رو گرفتی و لباستو دادی بالا جیهوپ هم لباسشو عوض کرد و اومد نشست تو اتاق
جیهوپ تو ذهنش :
نمیتونستم تحمل کنم خیلی وسوسه کننده بود گفتم
جیهوپ : ا.ت منم میخوام
ا.ت : بلهههه ؟ دیگه چی ؟ خجالت بکش
جیهوپ : خجالت نداره خب میخوام
ا.ت : بذار اینو بخوابونم.....ایییییی
جیهوپ : چیشد خوبی ؟
ا.ت : گازم گرفت باز
جیهوپ : آماده باش قرار من بدتر گاز بگیرم
ا.ت : هیس خوابید (با صدای آروم)
بعدش بردیش توی تختش اومدی بری سمت تخت خودتو جیهوپ که یهو هلت داد رو تخت و خودشو انداخت روت
ا.ت : چیکار میکنی ؟
جیهوپ : گفتم که میخوام
بعدش....خورد
دیدگاه ها (۶)

دو پارتی از جینتو برای تحصیل به سئول مهاجرت کردی و امروز روز...

دو پارتی از جینبعدش پا شد اومد سمتتا.ت تو ذهنش :همونطور که د...

تک پارتی جیمینتو به عنوان ندیمه ی پادشاه (جیمین) انتخاب شدی ...

تک پارتی شوگا(صدای زنگ تلفن)ا.ت : الو ؟شوگا : سلام ا.ت : سلا...

پارت ۲۳ فیک مرز خون و عشق

پارت ۳۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط