دیدن روی شما کاش میسر می شد

دیدن روی شما کاش میسّر می شد

شام هجران شما کاش که آخر می شد

بین ما فاصله ها فاصله انداخته اند

کاش این فاصله با آمدنت سر می شد

شهر ما بوی خدا داشت ، دوباره ای کاش

با ظهورت نفس شهر معطّر می شد

پاک می شد دل تاریک به لطفت ای کاش

مالک خانهء دل ساقی کوثر می شد

طاقتم طاق شد از دوری دلگیر شما

جمعهء آمدنت کاش مقدّر می شد

صبح و شب اهل دلی زمزمه می کرد ای کاش

پسری منتقم سینهء مادر می شد

کاش می شد حرم از دست تو سیراب شود

دست تو یاور عبّاس دلاور می شد
دیدگاه ها (۱)

شبیه شعله ی عشقی نجیب و پنهانیبه پشت سایه و ابری ،ولی درخشان...

آقا سلام ، باز منم،خاک پایتان ...دیوانه ای که لک زده قلبش بر...

خدارو شکر که همیشه/فقیر کوی کریمیمسائل لطف و عطای/حضرت عبدال...

دعای این همه چشم انتظار کافی نیست هنوز گریه بر این جویبار کا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط