پارت۲۱
پارت۲۱
رمان: عشق پردردسر
اسیه: خب نباحت خانم همش با من با مهربونی صحبت میکرد اصلا معلوم نبود که بخواد همچین کاری کنه دوروک: خب عزیزم ماجرا رو الان بهت توضیح میدم اسیه: زود بگو دوروک: خب ما تو رو هیچ جوره نمیتونستیم قانع کنیم مجبور شدیم نقشه بکشیم اسیه: نقشه این بود که منو خر کنین دوروک: عزیزم تو چرا همش گیر دادی اسیه: خب توضیح بده دوروک: عزیزم دیگه بقیش رو خودت میدونی شب اول ازدواج گیر دادی به مامانم اسیه: گیر ندادم زورم میگیره بهم دروغ گفتی
صبح.....
اسیه: من با ماشین خودم میرم توهم با ماشین خودت برو دوروک: عزیزم تا کی میخوای ادامه بدی اسیه: تا هروقت که اعصبانیتم بره دوروک(زیر لب): تا جایی که من میدونم اعصبانیتت حالا حالا نمیره اسیه: میره اگه تو حرص منو در نیاری اعصبانیتم میره دوروک: تو چطور فهمیدی اسیه: حالا یجور فهمیدم
کالج اتامان.....
برک: چرا شما جدا جدا اومدید اسیه: از رفیقت بپرس دوروک: قضیه نقشه رو فهمیده اعصبانی شده برک: پس خدا به دادت برسه اسیه هم مثل دختر عموشه لج و لجبازیشون حالا حالا نمیره
رمان: عشق پردردسر
اسیه: خب نباحت خانم همش با من با مهربونی صحبت میکرد اصلا معلوم نبود که بخواد همچین کاری کنه دوروک: خب عزیزم ماجرا رو الان بهت توضیح میدم اسیه: زود بگو دوروک: خب ما تو رو هیچ جوره نمیتونستیم قانع کنیم مجبور شدیم نقشه بکشیم اسیه: نقشه این بود که منو خر کنین دوروک: عزیزم تو چرا همش گیر دادی اسیه: خب توضیح بده دوروک: عزیزم دیگه بقیش رو خودت میدونی شب اول ازدواج گیر دادی به مامانم اسیه: گیر ندادم زورم میگیره بهم دروغ گفتی
صبح.....
اسیه: من با ماشین خودم میرم توهم با ماشین خودت برو دوروک: عزیزم تا کی میخوای ادامه بدی اسیه: تا هروقت که اعصبانیتم بره دوروک(زیر لب): تا جایی که من میدونم اعصبانیتت حالا حالا نمیره اسیه: میره اگه تو حرص منو در نیاری اعصبانیتم میره دوروک: تو چطور فهمیدی اسیه: حالا یجور فهمیدم
کالج اتامان.....
برک: چرا شما جدا جدا اومدید اسیه: از رفیقت بپرس دوروک: قضیه نقشه رو فهمیده اعصبانی شده برک: پس خدا به دادت برسه اسیه هم مثل دختر عموشه لج و لجبازیشون حالا حالا نمیره
۵.۶k
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.