قلمره خوناشام پارت چهارده
وارد یه سرزمین دیگه شدیم همه با گوش های کشیده و چشم های درشت بودن واقعا مردم زیبایی هستن
ا/ت: ببخشید ولی میشه بگید این جا کجاست
ترول: بانوی من نگران نباشید ما در قلمره پریان هستیم و اومدیم اینجا تا با پادشاه پریان ملاقات کنیم
ا/ت: نمیدونم چرا حرف های اون ترول رو باور میکردم ولی بهش اطمینان داشتم
وارد یه کاخ شدیم واقعا قشنگ بود دیواره هاش از آینه درست شده بودن
وارد سالن شدیم و یکی وسط سالن بود
فکر کنم اون پادشاه بود چون خیلی زیورالات بهش آویزون بود
؟!: همون جا که هستی وایسا
ا/ت: بامنید
؟!: بله مگه قیر از تو کسی اینجاست
ا/ت: نه ولی میشه بپرسم شما کی هستید؟!
؟!: من من کی هستم بلخره یکی پیدا شد که منو نشناسه
من پادشاه این سرزمین کیم سوک جین هستم ولی من پادشاه هندسام صدا کن
حالا تو کی هستی
ا/ت: من هم ملکه ی این سرزمین هستم نیمه ی گمشدهی پادشاه تهیونگ
جین: خب که چی حالا چرا اومدی پیش من
ا/ت: ببخشید ولی میشه بگید این جا کجاست
ترول: بانوی من نگران نباشید ما در قلمره پریان هستیم و اومدیم اینجا تا با پادشاه پریان ملاقات کنیم
ا/ت: نمیدونم چرا حرف های اون ترول رو باور میکردم ولی بهش اطمینان داشتم
وارد یه کاخ شدیم واقعا قشنگ بود دیواره هاش از آینه درست شده بودن
وارد سالن شدیم و یکی وسط سالن بود
فکر کنم اون پادشاه بود چون خیلی زیورالات بهش آویزون بود
؟!: همون جا که هستی وایسا
ا/ت: بامنید
؟!: بله مگه قیر از تو کسی اینجاست
ا/ت: نه ولی میشه بپرسم شما کی هستید؟!
؟!: من من کی هستم بلخره یکی پیدا شد که منو نشناسه
من پادشاه این سرزمین کیم سوک جین هستم ولی من پادشاه هندسام صدا کن
حالا تو کی هستی
ا/ت: من هم ملکه ی این سرزمین هستم نیمه ی گمشدهی پادشاه تهیونگ
جین: خب که چی حالا چرا اومدی پیش من
۹.۶k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.