تو که عاشق نشدی درد نمی دانی چیست

تو که عاشق نشدی، درد نمی دانی چیست
آنچه غم با دل ما کرد نمی دانی چیست

شب به باران نزدی تا که سحر برگردی
چتربارانی و شبگرد نمی دانی چیست

کوه قبل از فورانش به خودش می لرزد
لرزه بر شانه ی یک مرد نمی دانی چیست

کنده ای بودم و تبدیل به تابوت شدم
آنچه قسمت سرم آورد نمی دانی چیست

از غمم هرچه بگویم تو نخواهی دانست
تو که عاشق نشدی درد نمی دانی چیست

#ناشناس
دیدگاه ها (۳)

تا زمانی که رسیدن به تو امکان داردزندگی درد قشنگیست که جریان...

بیرون ز تو نیستآنچه می خواسته امفهرست تمام آرزوهای منی ...

بعد از تو در ریه هایمفیدل کاسترو قدم میزنداز دست میرزای شیرا...

ما را از بچگی ترساندندبه ما اجازه ندادند خودمان را باور کنیم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط