شب

(شب)
ویو جونگ کوک
رسیدم عمارت اولین کاری که کردم رفتم پیش آجوما
_آجوما کاری که گفتم انجام دادین
*آره پسرم
_ا/ت کجاس
*تو اون اتاق بهش گفتن بره اون اتاقو تمیز کنه(اشاره به یه اتاقی)
_باشه به همه خدمتکارا بگو همین الان برن تا دو روز مرخصین
*باشه
_خببببب


(رفت طرف همون اتاق)
(درو باز کرد)
(ا/ت پشتش به دره و نمیدونه کی اومده داخل)
+آجوما اینجارو تم..(برگشت و با تعجب گفت)
+کوک تو اینجا چیکار میکنی
(کوک سریع رفت مج ا/ت رو گرفت برد سمت اتاق خودش)
+چرا اینجا تزیین شده(با تعجب به دور و برش نگا میکنه و چشمش میفته به کوک که بهش زل زده)
(کوک هیچ حرفی نمیزد و فقط قدم برمیداشت سمت ا/ت و ا/ت هی عقب میرفت تا خورد به دیوار و کوک با دوتا دستاش زندانیش کرد)
+ک.. کوک..چی.. چیکار میکنی
_کاری که دوست دارم انجان بدم
+چ.. چی
_میخوام یه چیزی رو بهت بگم
...+
_من... من دوست دارم
+ها؟!
_دوست دارم. دوست دارم... دوست دارم(داد)
_ا/ت من.. من عاشقتم
+.. ـ
_چرا چیزی نمیگی
+خب...
_خب چی
+نمیدونم.. خب.. چیز
_چیز؟
+باید فکر کنم
_ها؟
+باید فکر کنم
_باشه باشه فکر کن دو دقیقه بهت فرصت میدم فکراتو بکن اگه جوابت منفیه بعد از دو دقیقه از اتاق بیا بیرون اگه جواب مثبته تو اتاق بمون
(و کوک از اتاق میره بیرون)



ویو جونگ کوک
...














بنظرتون کوک و ا/ت رو بهم برسونم یا نه؟!
دیدگاه ها (۱۱۱)

سناریو درخواستیموضوعش👈🏻نامی:(شوکه میشه و از کارش پشیمون میشه...

بچها چون درخواستاتون زیاده نصف امشب نصف فردا مینویسم

این برادر جونگ کوکه بنظرتون این عکسش شبیه لی مینهو نشده؟! 🥲❤

ویو جونگ کوک(ا/ت پماد میزد به بازو جونگ کوک و کوک زیر زیرکی ...

موضوع:وقتی فکر می‌کنی دوستت ندارهپارت ۲_باشه برو دستاتو بشور...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

WISH MEET YOUPART 15ویو ا/ت. بعد از اینکه ون مرد نجاتم داد س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط