آن روز که پسرش می رفت

آن روز که #پسرش می رفت
نگاهش به قد و بالا و عزم راسخش بود
آن روز که برگشت
پیکر خونی پسر
قاب عکس چشمان مادر شد
و #امروز ،نگاهش به ماست
که چگونه قرار است
بایستیم و ادامه بدهیم ؟!


#مادر_شهید #شهدا #شهادت #مدافع_حرم #نگاه #ایستاده_ایم #پاسدار #رزمنده #بسیجی
دیدگاه ها (۱)

بسم ربِ الشهید ؛ اولِ کاریک روایت بگویم از شخصیقالَ رزمنده ا...

هیچ شنیده­ای که #مرغی اسیر،#قفس را هم بر دارد وباخود ببرد؟#ع...

به اسیری که به وطن آمده بود گفتند:هر چه میخاد دل تنگت بگو......

#مادر است دیگردلش که تنگ میشوداز آن کوچه های تنگ پایین #شهرم...

🌷راز عطر مزار شهید سیداحمد پلارک؛ روایتی از زبان ننه‌زهرا🔸ما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط