تو مترو نشسته بودم یهووو یه دختره اومد نشست کنارم خودشو چ
تو مترو نشسته بودم یهووو یه دختره اومد نشست کنارم خودشو چسبوند بهم
تا اومدم حرف بزنم یه اخونده اومد جلو گفت ایشون چه نسبتی باهاتون دارن تا اومدم بگم هیچی دختره گفت نامزدمه داریم میریم عقد کنیم اخونده گفت نمیخواد برید همینجا عقدتون میکنم هیچی دفترو در اورد خوندو کل واگن دست زدن
کثافتا همه فامیل بودن :|
تا اومدم حرف بزنم یه اخونده اومد جلو گفت ایشون چه نسبتی باهاتون دارن تا اومدم بگم هیچی دختره گفت نامزدمه داریم میریم عقد کنیم اخونده گفت نمیخواد برید همینجا عقدتون میکنم هیچی دفترو در اورد خوندو کل واگن دست زدن
کثافتا همه فامیل بودن :|
۱.۵k
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.