سناریو سوکوکو: هیولای زیبا

اهم اهم خوب فسیل شدگان عزیز بریم واسه پارت جدید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ★
ورلاین: چویا میدونی که ما دقیقا مثل یین و یانگ هستیم
( یین و یانگ همون دایره ای هست که نصفش سیاه و نصضش سفید و توی سیاه یه نقطه سفید و توی سفید یه نقطه سیاه هست امیدوارم فهمیده باشین نفهمیدین هم سرچ کنین دیگه به منچه )
چویا: درسته خوب که چی؟
خوب منم مثل تو از بیماری های مختلفی رنج میبرم با این تفاوت که علائم تو شدید تره حالا ما برای اینکه این علائم رو از بین ببریم باید یه خانواده تشکیل بدیم یه چیز کاملا مسخره و برای این کار اول از همه باید منو تو به عنوان دوتا برادر کنار هم بمونیم اونم یه مدت طولانی برای این کار بهترین گذینه اینه که من بشم گارد شخصی تو * همون شوالیه محافظ یا یه همچین چیزی *
چویا: اوف....خیل خوب...بهت اعتماد میکنم دازای همه چیز رو میسپارم به خودت
دازای: عا عا من نه
چویا: خیل خوب ورلاین بهت اعتماد دارم خوب شد؟
ورلاین : عالی شد داداش کوچیکه😁
چویا: چه سریع هم پسرخاله میشه
دازای: چو چو حونممممممممم لج نکن دیگههههههههه
چویا: چو چو و زهر مارررررر دختره بی چشم و رو
دازای: عاحححح ارباب جوان دلم رو شکوندی
چویا: شکوندن جمجمه‌ات رو بیشتر دوست دارم
ورلاین: من دیگه پاشم برم اینجا حای من نیست
( با سرعت جت از اتاق میره بیرون و کلا محو میشه )
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ★
چطور بود؟؟؟
دیدگاه ها (۱۲)

تولدت مبارک ریحانه خوشگلمممممممممممممممم

تفدلدت مبارک ریحانه اوجملمممممممممممممم

آقا من روی جمله های کونیکیدا کراش زدمممممممممم😂😂😂😂😂😂😂باز رفت...

سلاممم اومدم به خانواده ای که داره تشکیل میشه بگم که من سرم ...

بچه ها....توی فصل ۶ سگ های ولگرد بانگو دازای بر میگرده ژاپن ...

سناریو :: عشق شکارچی به شیطان ادم خوار

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط