حسود حسودددددد تو نمیتونی بیای بیروننننن من میتونم دنیار

+حسود حسودددددد تو نمیتونی بیای بیروننننن من میتونم دنیارو بگردمممم
÷زیر آب کلی چیز بهتر هستتتت هیف که نمیتونی ماهیارو ببینی تو عاشق ماهی هایی نه؟
+نه خیرمممم
در واقع برای ماهی ها میمردم بال هامو گرفتم و صاف کردم و اخمی بهش کردم که با خنده گفت
÷ فردا می‌خوام برم میای دیگه
+باشه فعلا خستم بای
÷بایی
داشتم میرفتم خونه که میا دختره عوضی اومد سمتم
£پری کوچولو یتیم و دوستش یه پری دریایی بدرد نخور...اومدم یه سری بهتون بزنم که او....خیس شده بال هات و کثیف...تو لیاقت بال های زیبا نداری
+ببین دختره پرو به من ربطی ندارد بالای فرشته نداری و خدا فهمیده شیطانی و بهت بالای شیطانی داده البته که من جز خودم و دو نفر دیگه تو جنگل کسیو نمی‌بینم که بال هاش فرشته باشه (پوزخند)
+حالا هم گمشو با اون بال های زشتش
£هرچیه من خانواده دارم به خانواده پولدار...به زودی قراره بال هامو ترمیم کنن پس واستا تا ببینی
+منتظرم