خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود

خوشا دلی که مدام از پی نظر نرود
به هر درش که بخوانند بی‌خبر نرود

سواد دیده غمدیده‌ام به اشک مشوی
که نقش خال توام هرگز از نظر نرود

دلا مباش چنین هرزه گرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود

مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که آبروی شریعت بدین قدر نرود

سیاه نامه‌تر از خود کسی نمی‌بینم
چگونه چون قلمم دود دل به سر نرود

تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری
وفای عهد من از خاطرت به در نرود

بیار باده و اول به دست حافظ ده
به شرط آن که ز مجلس سخن به در نرود
دیدگاه ها (۷)

تـــღـــوتعریف‌هاے مختلفی دارد "امــــا"براےمـڹ یڪ دنیایی‌‌‌

می خروشد دریاهیچ کس نیست به ساحل پیدالکه ای نیست به دریا تار...

کاش از قاب تصویرمی شد تو را بوسیدکاش می شدتو را در آغوش کشید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط