های گایز بریم سراغ فیک ...
های گایز بریم سراغ فیک ...
ببخشید بابت تاخیر 🙃🩶
دیگه ار اسم ا.ت قرار نیست هیچ وقت استفاده شه اسم یا خودم میگم یا پیشنهاد میدید 🫶🩵🤍
پارت ⅕
_______________________________________________
Lisa:
منو نامجون خیلی سختی کشیدیم تا ب هم برسیم خانواده نامجون خیلی منو دوست داشتن ولی خانواده ی من اصلن قبول نمیکردن هرچقدر ک داداشم میگفت نامجون پسر خوبیه بازم قبول نمیکردن انگار حرف های جین براشون هیچی بود ولی از اونجایی ک من خیلی اصرار داشتم و جین هم خیلی بهشون گفته بود و نامجون هم یکسره میومد ب بابام التماس میکرد قبول کردن الان تقریبا از اون موقع ۴ سال میگذره و منو نامجون ی پسر کوچولو داریم ک اسمش یوجینه ... . یوجین ۳ سالشه خیلی هم شیطونه گاهی هم از کاراش آدم رو ب خنده میاره ... . البته همه چی خوب بود تا اینکه نامجون برای تور کنسرت آمریکا رفت ...؛ ...
Namjoon:
رفتم خونه وسایلم و لباس هام رو برای تور کنسرت آمریکا برداشتم از لانا و یوجین خداحافظی کردم و سوار ماشین شدم و ب سمت فرودگاه رفتم .
ب فرودگاه ک رسیدم با پسرا پاپاراتز ها رد شدیم و رفتیم سوار هواپیما شدیم .... همه خوابیده بودن منم تصمیم گرفتم ی کم بخوابم .
★وقتی اتفاق خاصی نمی یفته پس چرا بمونیم ؟
(پرش زمانی به ۴ ساعت بعد )
از هواپیما پیاده شدیم و از جمعیت انبوه پاپاراتزا و آرمی ها رد شدیم و ب سمت هتل حرکت کردیم ...
همه وارد اتاق خودشون شدن تا رسیدم زنگ زدم لانا ...
"RM"
سلام عشق... .
"Yojin"
شنام بابا مامان داره گذا میپزه اشبانیش کلدم 😁
"RM"
آهای ... پسر بچه شیطون حواست باشه با زن من چجوری برخورد میکنی فقد چن روز پیشت امانت هستا بلند شو گوشی رو بده مامانت ...(با کمی عصبانیت )
"Yojin"
باشهههههه .... مامان.... بابا ژنگ ژده ...
"Lini "
گوشی رو برام بیار یوجین
"Yojin "
باشهههه... (درحال دویدن با پاهای کوچولو )
★تماس تصویری هستش محض اطلاع
"Lini "
مرسی یوجین (لپ یوجین رو میبوسه و میذارتش روی اوپن ) ... سلام نامی خوبی ؟ رسیدی ؟ چطوری ؟ آب و هواش خوبه ؟ بهت میسازه ؟
"RM"
لانا عشقم آروم نفس بگیر ... دونه دونه سوال بپرس ...
"Lini"
آه ...راس میگی الان معلومه رسیدی چطوری ؟
"RM"
خوبم عشقم
"Lini"
آب و هوا خوبه ؟ بهت میسازه؟
"RM "
... اینجا داره بارون میزنه
"Lini"
غذا چی غذا خوردی ؟
"RM"
ن ... رامیون درست میکنم میخورم نگران نباش ...
"Lini"
تو چمدونت رو نگاه کن ...
"Rm"
بعدا نگاه میکنم لانا خستم ...
"Lini"
الان نگاه کن خراب میشن
"RM "
چیه ک خراب میشه ؟
"Lini"
نمیگم نگاه کن ...
"RM "
(درحال نگاه کردن ) لانا ...عشقم ...
"Lini"
چیشده ؟خراب شدن ...؟
"RM "
عشقم این چ کاری بود خودم غذا درست میکردم ...
"Lini"
از دیشب براشون بیدار موندم همه رو باید بخوری تا قوی بمونی .
==================
برین عشق کنید تا پارت بعد 🫶🩷🙃
باید فکر کنم🤍🙄
فردا هم امتحان دارم 🥲🩶😶🌫️
ببخشید بابت تاخیر 🙃🩶
دیگه ار اسم ا.ت قرار نیست هیچ وقت استفاده شه اسم یا خودم میگم یا پیشنهاد میدید 🫶🩵🤍
پارت ⅕
_______________________________________________
Lisa:
منو نامجون خیلی سختی کشیدیم تا ب هم برسیم خانواده نامجون خیلی منو دوست داشتن ولی خانواده ی من اصلن قبول نمیکردن هرچقدر ک داداشم میگفت نامجون پسر خوبیه بازم قبول نمیکردن انگار حرف های جین براشون هیچی بود ولی از اونجایی ک من خیلی اصرار داشتم و جین هم خیلی بهشون گفته بود و نامجون هم یکسره میومد ب بابام التماس میکرد قبول کردن الان تقریبا از اون موقع ۴ سال میگذره و منو نامجون ی پسر کوچولو داریم ک اسمش یوجینه ... . یوجین ۳ سالشه خیلی هم شیطونه گاهی هم از کاراش آدم رو ب خنده میاره ... . البته همه چی خوب بود تا اینکه نامجون برای تور کنسرت آمریکا رفت ...؛ ...
Namjoon:
رفتم خونه وسایلم و لباس هام رو برای تور کنسرت آمریکا برداشتم از لانا و یوجین خداحافظی کردم و سوار ماشین شدم و ب سمت فرودگاه رفتم .
ب فرودگاه ک رسیدم با پسرا پاپاراتز ها رد شدیم و رفتیم سوار هواپیما شدیم .... همه خوابیده بودن منم تصمیم گرفتم ی کم بخوابم .
★وقتی اتفاق خاصی نمی یفته پس چرا بمونیم ؟
(پرش زمانی به ۴ ساعت بعد )
از هواپیما پیاده شدیم و از جمعیت انبوه پاپاراتزا و آرمی ها رد شدیم و ب سمت هتل حرکت کردیم ...
همه وارد اتاق خودشون شدن تا رسیدم زنگ زدم لانا ...
"RM"
سلام عشق... .
"Yojin"
شنام بابا مامان داره گذا میپزه اشبانیش کلدم 😁
"RM"
آهای ... پسر بچه شیطون حواست باشه با زن من چجوری برخورد میکنی فقد چن روز پیشت امانت هستا بلند شو گوشی رو بده مامانت ...(با کمی عصبانیت )
"Yojin"
باشهههههه .... مامان.... بابا ژنگ ژده ...
"Lini "
گوشی رو برام بیار یوجین
"Yojin "
باشهههه... (درحال دویدن با پاهای کوچولو )
★تماس تصویری هستش محض اطلاع
"Lini "
مرسی یوجین (لپ یوجین رو میبوسه و میذارتش روی اوپن ) ... سلام نامی خوبی ؟ رسیدی ؟ چطوری ؟ آب و هواش خوبه ؟ بهت میسازه ؟
"RM"
لانا عشقم آروم نفس بگیر ... دونه دونه سوال بپرس ...
"Lini"
آه ...راس میگی الان معلومه رسیدی چطوری ؟
"RM"
خوبم عشقم
"Lini"
آب و هوا خوبه ؟ بهت میسازه؟
"RM "
... اینجا داره بارون میزنه
"Lini"
غذا چی غذا خوردی ؟
"RM"
ن ... رامیون درست میکنم میخورم نگران نباش ...
"Lini"
تو چمدونت رو نگاه کن ...
"Rm"
بعدا نگاه میکنم لانا خستم ...
"Lini"
الان نگاه کن خراب میشن
"RM "
چیه ک خراب میشه ؟
"Lini"
نمیگم نگاه کن ...
"RM "
(درحال نگاه کردن ) لانا ...عشقم ...
"Lini"
چیشده ؟خراب شدن ...؟
"RM "
عشقم این چ کاری بود خودم غذا درست میکردم ...
"Lini"
از دیشب براشون بیدار موندم همه رو باید بخوری تا قوی بمونی .
==================
برین عشق کنید تا پارت بعد 🫶🩷🙃
باید فکر کنم🤍🙄
فردا هم امتحان دارم 🥲🩶😶🌫️
۲.۲k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.