تصور کن تیهونگ مافیا

ویو ا.ت
من خیلی خسته بودم بدون اینکه شام بخورم خوابیدم
فردا صبح
تیهونگ آمد بیدارم کرد لباس پوشیدم وسایلم جمع کردم دیگه رفتیم مدرسه
اون دختره پروه چرا برام دست تکون داد من سریع رفتم سر کلاس خیالم راحت بود که امتحانات زنگ آخره و میتونم زنگ تفریح ها تمرین کنم رفتم برنامه هفتگی دیدم زنگ اول دفاع شخصی زنگ و زنگ دومم تفنگ بود وایی بد بخت شدیم
تیهونگ آمد سر کلاس همه باهم آب دهنمون قورت دادیم چون سال قبلی ها میگفتن خیلی سخت گیر خودش معرفی کرد و گفت امتحان همه بچه ها باهم جاشون خیس کردن گفت : کیم ا.ت و امممم جیئون جانکوک .
من خشکم زده بود
تیهونگ : سوالی هست خانم ا.ت
به خودم آمدم رفتم لباسهای مخصوص پوشیدم داشتم فقط دفاع می کردم که یه حرکت چرخشی با پا زد و نابودم کرد ولی من قوی تر از این حرف ها بودم و پاشدم و حمله کردم مبارزه تمام شد
تیهونگ : جئون جانکوک نمره ی +A و کیم ا.ت نمره ی +B برید بنشینید فقط نمی دونم چرا تیهونگ همش اخم کرده بود
کلاس تموم شد گفت بمونم گوشمو گرفت
ا.ت : آخ آخ ولم کن
تیهونگ : مگه اون همه دیشب تمرین نکردیم مگه نگفتم نمره نباید کم بگیری
ا.ت:آخ آخ چرا گفتی
تیهونگ گوشم ول کرد بالاخره گوشم قرمز شده بود
ا.ت به خودت بیا بسه نباید کلاس بعدی نمره بدی بگیری
فلش بک زنگ بعدی که کلاس تمام شده
نمره ی ا.ت شد -f
)توی خارج اگه f بگیری یعنی گند زدی
تیهونگ نمرمو که گفت بغض گلوم گرفت می خواستم گریه کنم چون بد بخت شدم رفت
_________________________________________
بقیشم پارت بعد
دیدگاه ها (۳)

تصور کن تیهونگ مافیا بهتر یه اسم دیگه باشه نه

تصور کن تیهونگ مافیا و معلم سخت گیر

اصکی اجباری

#هیت_دادن_رو_تموم_کنید

چند پارتی نامجوندرخواستیگفتم وسط فیک قلب یخی یک چند پارتی با...

پارت ۳ فیک مرز خون و عشق

:تهیونگ: اون موضوع رو بسپار به من، من حلش می کنما/ت: خب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط