برای پرنده ای

برای پرنده ای

که نمی خواهد بپرد

وزنه ای ست بال،

که بر تن

سنگینی می‌کند

علیرضا روشن
دیدگاه ها (۵)

در شعرهای منممکن استماه، راه شودو کوه، دریااما دردکماکانهمان...

منمدرختی کهبرگ هایش را ریختتا توماه رااز میان شاخه هایشتماشا...

کاش می‌توانستبه رود بیندازد خودش راماهی کوچکی کهد‌لش دریا بو...

اتفاقِ تازه ی منیخدا هم اگر خواست نیفتیبیفت!رضا کاظمی

فراق، گاهی چنان بردل سنگینی می کند که هیچ لحظه ای بدون حضور ...

چه میخانه ای ست ...هم مست می کند و دیوانه هم تشنه می کند و خ...

ما غرورمان را روی شانه هایمان گذاشته ایم.این بارِ سنگینی است...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط