کاش میتوانست

کاش می‌توانست

به رود بیندازد خودش را

ماهی کوچکی که

د‌لش دریا بود و

خانه‌اش برکه

رضا کاظمی
دیدگاه ها (۸)

برای پرنده ایکه نمی خواهد بپردوزنه ای ست بال،که بر تنسنگینی ...

در شعرهای منممکن استماه، راه شودو کوه، دریااما دردکماکانهمان...

اتفاقِ تازه ی منیخدا هم اگر خواست نیفتیبیفت!رضا کاظمی

عشققصه‌ای بود که مادربزرگشب‌های زمستان برایم می‌بافت:یکی از ...

🍁🧡#پاییز‌بهاریست‌ک‌عاشق‌شده‌است🧡🍁#و‌نام‌تو#راز غمگینی استکه ...

باید مغزم را جایی، جا بگذارم!در فروشگاهی در خیابانی روی نیمک...

پای بر چشمم گذار، ای بهترین مهمان عشق!!!تا به یٌمن مقدمت، بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط