عمرمن دیگر چو مردابیستراکد و ساکت و آرام و خموش
عمرمن دیگر چو مردابیست،راکد و ساکت و آرام و خموش
نه از او شعله کشد موج و شتاب
نه در او نعره زند خشم و خروش
گاهگه شاید یک ماهی پیر
مانده و خسته در او بگریزد
وز خرامیدن پیرانه ی خویش
موجکی خرد و خفیف انگیزد
یا یکی مرغ گریزنده که تیر
خورده در جنگل و بگریخته چست
دیگر اینجا که رسد زارو ضعیف
دست و پایش شود از رفتن سست
او به مه می نگرد ماه به او
شب دراز است و قلندر بیدار
#gandom_nini
نه از او شعله کشد موج و شتاب
نه در او نعره زند خشم و خروش
گاهگه شاید یک ماهی پیر
مانده و خسته در او بگریزد
وز خرامیدن پیرانه ی خویش
موجکی خرد و خفیف انگیزد
یا یکی مرغ گریزنده که تیر
خورده در جنگل و بگریخته چست
دیگر اینجا که رسد زارو ضعیف
دست و پایش شود از رفتن سست
او به مه می نگرد ماه به او
شب دراز است و قلندر بیدار
#gandom_nini
- ۱.۲k
- ۰۶ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط