بگذار

بگذار
درآغوشت
ترانه عشق
را زمزمه کنم
میخواهم درچشمان
بیقـرارت غزلهای
دوستت دارم
رابخوانم
دلتنــگ
آغـــوش
گرم تـــوام
کــاش میشــد
در آغــوشت
پای زمـان
راقفل
كرد
تا جایی ک نفس کشیدن را فراموش کنم
دیدگاه ها (۲)

حواسم جمعِ توست..گاهی کہ از خيالت پرت ميشوم؛هرجایی کہ می نگر...

درجنڪَل وحشی چشمانتتا انتهاے تاریخ میشود دویدخندیدرقصیدتمام ...

آغوشت چہ شباهت جالبیبہ شب دارد ؛آرامخلوتو ساڪتوصداے تیڪ و تا...

براے زیستن با تـــــو جایی نزدیڪ‌تر از آغوش هم هست ؛من سال‌...

yek tarafe part : 4

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط