رمان❤️عشق❤️ پارت۱
خلاصه ای از این۵سالی که گذشت: تمام شخصیت های سریال دانشگاهشون رو تموم کردن و به شغل هایی که خواستن رسیدن و وضع مالیشون خیلی خوب شد اوگول جان جزو سرشناس ترین کمدین های ترکیه شده و دوروک و آسیه ازدواج کردن الان جزو معروف ترین خواننده های ترکیه شدن و صاحب یه دختر و یه پسر دوقلوی ۲ ساله هستن به نام های ییلدیز و ییلماز و قدیر هم درسشو ادامه داد و الان جزو مشهور تمرین مهندس معمار ترکیه است و با ملیسا که یکی از بهترین کارگردان های ترکیه شده ازدواج کرد و صاحب یه دختر به نام دنیز شدن و همینطور آیبیکه و برک که یکی از معروفترین و بزرگترین شرکت تبلیغاتی ترکیه رو تاسیس کردن و صاحب یه نوزاد پسر ۱۱ ماهه هم به نام هاکان دارن و دوستشون هم از جمله تولگا، لیلا ، امیر، اوزگه،جمیله زهرا وکآن و ......... به یه زندگی لاکچری رسیدن و آمل هم توی ویلای لاکچری اورهان و شنگول زندگی میکنه و اونا ازش مثل پدر و مادر مراقبت میکنن و در ضمن اورهان و شنگول با کمک هم یه رستوران بزرگ تو استانبول باز کردن و خیلی خیلی در آمدشون خوبه و حالا میرسیم به زوج اصلی رمان یعنی عمر که یک بیمارستان لاکچلری و بزرگ در ترکیه داره خودش هم یکی از بهترین و معروفترین دکتر های ترکیه هست و سوسن که یکی از معرکه ترین مزون های ترکیه رو داره ....................... عمر و سوسن تو این سالها انقدر قهر و آشتیکه هنوز نتونستن باهم ازدواج کنن🤣🤣🤣 شروع رمان= سوسن وارد بیمارستان عمر میشه وبه منشی خصوصی عمر یعنی جولیا میگه سوسن:سلام جولیا خانم آقا عمر تو اتاقشونن؟ جولیا خانم:نه ایشون عمل قلب داشتن و الان توی اتاق عمل هستن سوسن: کی عملشون تموم میشه؟ جولیا خانم:آخراشه تقریبا حدود نیم ساعت دیگه تموم میشه سوسن: ممنونم پس من اینجا منتظرشون میمونم وبالاخره عمر از اتاق عمل میاد بیرون سوسن:سلام عمر ☺️ عمر:سلام عشقم🥰😘 از کی اینجایی عشقم؟ سوسن: نیم ساعتی میشه خب آقای دکتر عمر ارن ☺️ عملتون چطوری بود☺️؟ عمر: خیلی عالی بود☺️☺️☺️☺️سوسن:میگم عشقم نظرت چیه منو یه قهوه مهمون کنی عمر: معلومه که مهمون میکنم تازه یه دونری همین نزدیکی ها هست تازه باز کرده نظرت چیه اول بریم و ناحارمونو اونجا بخوریم و بعد بریم کافیشاپ چون من خیلی گشنمه☺️☺️☺️ سوسن:☺️☺️ باشه عزیزم
۴.۰k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.