من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن.
من ندیدم بیدی، سایهاَش را بفروشد به زمین.
رایگان میبخشد، نارون شاخه خود را به کلاغ.
هر کجا برگی هست، شورِ من میشکفد...
مثلِ یک گلدان، میدهم گوش به موسیقیِ روییدن
زندگی،قبل از هر چیز زندگی ست.
گل می خواهد،
موسیقی می خواهد،
زیبایی می خواهد.
زندگی،حتی اگر یکسره جنگیدن هم باشد،خستگی در کردن می خواهد.
عطر شمعدانی ها را بوییدن می خواهد. ..
من ندیدم بیدی، سایهاَش را بفروشد به زمین.
رایگان میبخشد، نارون شاخه خود را به کلاغ.
هر کجا برگی هست، شورِ من میشکفد...
مثلِ یک گلدان، میدهم گوش به موسیقیِ روییدن
زندگی،قبل از هر چیز زندگی ست.
گل می خواهد،
موسیقی می خواهد،
زیبایی می خواهد.
زندگی،حتی اگر یکسره جنگیدن هم باشد،خستگی در کردن می خواهد.
عطر شمعدانی ها را بوییدن می خواهد. ..
- ۴.۳k
- ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط