گنجشکی به خدا گفت لانه کوچکی داشتم آرامگاه خستگیم سر پناه بی کسیام بود ...

𖧷–·–·–·–·–·–·–·–·–·–·–·–𖧷
گنجشکی به خدا گفت: لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیم، سر پناه بی کسی‌ام بود، طوفان تو آن را از من گرفت! کجای دنیای تو را گرفته بودم؟

خدا در جواب گفت: ماری در راه لانه ات بود. تو خواب بودی، باد و باران را گفتم لانه ات را واژگون کند، آنگاه تو از کمین مار پر گشودی.
چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی‌ام برخواستی!

خدايا حُکم و حِکمت در دست توست! واسه داده ها و نداده هات شُكر🌱
#عاشقانه‌ای_باخدا ˇˇ!'
𖧷–·–·–·–·–·–·–·–·–·–·–·–𖧷
دیدگاه ها (۰)

بیت طلایی و تامل برانگیز #عطار : چون توانستم، ندانستم؛ چه سو...

#پندانه_رفاقت1طلا باش✨تا اگر روزگار آبت کرد، روز به روز طرحه...

🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀پنجشنبه استبه یاد همه آنهاییکه بین ما نیستندو هی...

🌸🍃✍ دلم می لرزد، خــــدافقط یک سحر دیگر تا سوت پایان باقی ما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط