خدا نصیب کند
خدا نصیب کند
پیر که شدیم به پایِ هم!
اول هر پاییز دستت را میگیرم
میبرم تویِ جیب کُتی که ساعت یادگاریِ
پدر بزرگ را
با زنجیر به آن وصل کرده ام.
از بالای قابِ عینکِ خاکستری ام
نگاهت میکنم و میپرسم...
پیدایشان کردی تصدق نگاهت؟
قول بده مثلِ هر سال تعجب کنی و بگویی چه را آقا؟
و من با ذوق بگویم یک مُشت بوسه از پاییز قبل نگه داشته ام!
بردار دوتایی بچشیم!
#حامد_نیازی #پاییز
پیر که شدیم به پایِ هم!
اول هر پاییز دستت را میگیرم
میبرم تویِ جیب کُتی که ساعت یادگاریِ
پدر بزرگ را
با زنجیر به آن وصل کرده ام.
از بالای قابِ عینکِ خاکستری ام
نگاهت میکنم و میپرسم...
پیدایشان کردی تصدق نگاهت؟
قول بده مثلِ هر سال تعجب کنی و بگویی چه را آقا؟
و من با ذوق بگویم یک مُشت بوسه از پاییز قبل نگه داشته ام!
بردار دوتایی بچشیم!
#حامد_نیازی #پاییز
۷۰۹
۳۰ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.