تنه دختر داغ بود

تنه دختر داغ بود
درد داشت...اما توی دلش آرامش بود...
آرامش اینه با عشقش خوابیده...:-I
پسرنفس نفس زنان کنار دختره دراز کشیده بود. دختر پیشونیه پسر رو بوسید و دست لرزونشو به میله تخت گرفت و لبه تخت نشست...:-X
دختر درد داشت:-( اما حس خوبی توی دلش بود..♥
:-دردش روی لباش ب لبخند تبدیل میشد..♡♡
دستشو دراز کرد ک از روی زمین لباساشو برداره و بپوشه ک یدفه دست پسر رو روی شونش حس کرد...
دختر فقط ی جمله شنید.کجا لاشی؟لباساتو نپوش!رفیقمم هست......
دیدگاه ها (۴۴)

♞✘یـــــک چــــــــــیزو خـــــوب یـــادگرفتــم✘♞♘✘کــــــــ...

دختر از پسر پرسید چرا عاشقمی؟؟؟پسر جواب داد:عشق من دلیل نمیخ...

(:

❌ دوباره دوتا چِشا خَطَن ❌❌بازَم دَمِ صُبحِ و یه دِلِ پُر حَ...

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 83 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩با ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط