می شود یک شب خوابید

می شود یک شب خوابید 
و صبح باخبر شد ، غم ها را از یک کنار به دور ریخته اند؟!
که اگر اشکی هست 
یا از عمق شادمانی دلی بی درد است 
یا از پس به هم رسیدن های دور
یا گریه ی کودکی 
که دست بی حواسش ، بادبادکی را بر باد می دهد 
کاش می شد 
یک صبح 
کسی زنگ دلم را بزند بگوید:
با دست پر آمده ام 
با لبخند 
با قلب هایی آکنده از عشق  های  واقعی 
از آن سوی دوست داشتن ها 
آمده ام بمانم و 
هرگز نروم . . . . . .
دیدگاه ها (۲)

آنقدر عاشق #تُ هستم که دردِ نیامدنِ #تُ هم برایَم "زیباست" ....

در این شهر پر از فتنهکه مردانش فقط شبها نشانی از تن مردانگی ...

همدیگر را پیر نکنیم !باور کنید تک تک آدمها زخمی اند، هرکس‌ د...

ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻧﮑﻦ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩﻩزﯾﺮﺍ ﺗﻮ ﻧ...

می شود یک شب خوابید  و صبح باخبر شد ، غم ها را از یک کنار به...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط