حبیب الله ساغر شاعر افغانستانی
آقای "حبیبالله ساغر"، فرزند "رحماالله"، شاعر افغانستانی، زادهی سال ۱۳۶۶ خورشیدی، در ولسوالی (شهرستان) بلخ و اکنون ساکن مزار شریف است.
وی از سال ۱۳۸۷ از افغانستان خارج و شروع به مسافرت کرد و کشورهای پاکستان، ایران، ترکیه و امارات را در مدت دوازده سال طی کرد و در همان دوران در شهر شارجهی امارات وارد دانشگاه شد و در رشتهی الکترومکانیک فازغالتحصیل شد.
وی در سال ۲۰۱۰ میلادی به افغانستان برگشت و در شرکت مخابراتی افغان بیسیم در رشتهی برق مشغول به فعالیت شد.
لازم به ذکر است، وی مسلط به زبانهای فارسی، پشتو، اردو، ازبکی و عربی بوده و به زبان انگلیسی هم آشنایی دارد.
▪نمونهی شعر:
(۱)
باز امشب دل تنگم به درون تن نیست
یا رب انگار که این جان سبیل از من نیست
چه بگویم که در این وادی همه غمگیناند
یار دلسوز دگر هیچ در این میهن نیست
بلبلان چمن ای وای که آواره شدند
مرغی شیرین سخنی باز درین گلشن نیست
تنگ گشتهست دلم پشت رفیقان خودم
دق دیدار عزیزانی که در میهن نیست
بارها سعی نمودم که دگر می نخورم
چکنم سوخستهام جان و دلم از من نیست
ساغرا درد دلت را به خدایت بر گو
دردهای دل تو سختتر از آهن نیست
زندگی میگذرد خواهی نخواهی جانم
هیچ راهی بجز از صبر چنین روشن نیست
مینویسم من از درد دل و میگویم
یا رب انگار که این جان سبیل از من نیست.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
منابع
www.sabzmanesh.net
@SanamAnbarin
وی از سال ۱۳۸۷ از افغانستان خارج و شروع به مسافرت کرد و کشورهای پاکستان، ایران، ترکیه و امارات را در مدت دوازده سال طی کرد و در همان دوران در شهر شارجهی امارات وارد دانشگاه شد و در رشتهی الکترومکانیک فازغالتحصیل شد.
وی در سال ۲۰۱۰ میلادی به افغانستان برگشت و در شرکت مخابراتی افغان بیسیم در رشتهی برق مشغول به فعالیت شد.
لازم به ذکر است، وی مسلط به زبانهای فارسی، پشتو، اردو، ازبکی و عربی بوده و به زبان انگلیسی هم آشنایی دارد.
▪نمونهی شعر:
(۱)
باز امشب دل تنگم به درون تن نیست
یا رب انگار که این جان سبیل از من نیست
چه بگویم که در این وادی همه غمگیناند
یار دلسوز دگر هیچ در این میهن نیست
بلبلان چمن ای وای که آواره شدند
مرغی شیرین سخنی باز درین گلشن نیست
تنگ گشتهست دلم پشت رفیقان خودم
دق دیدار عزیزانی که در میهن نیست
بارها سعی نمودم که دگر می نخورم
چکنم سوخستهام جان و دلم از من نیست
ساغرا درد دلت را به خدایت بر گو
دردهای دل تو سختتر از آهن نیست
زندگی میگذرد خواهی نخواهی جانم
هیچ راهی بجز از صبر چنین روشن نیست
مینویسم من از درد دل و میگویم
یا رب انگار که این جان سبیل از من نیست.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
منابع
www.sabzmanesh.net
@SanamAnbarin
۱.۵k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.