سناریو
#سناریو
وقتی سوسک میبینن)
نامجون داشت کتاب میخوند راه میرفت که دید یچیز قهوه ای جلو پاهاشه کتابشو اون ور زد دید سوکسه و شروع کرد ازمایش انجام دادن رو سوسک
جین: یا پشم جعفر اقا ترو به حضرت شلغم قسم میدم نیا جلو نگا ا.ت داف خوبیه فقط به من نزدیک نشو
شوگا شروع میکنه فحش دادن به سوسک
سوکس: واد فاز:/
شوگاهنوز درحال فحش دادن
جیهوپ: سوکسسسسسسسسس ا.ت خدا وکیلی صدتومن میدم اون سوسک مارموز بکش لطفا
جیمین: لای لاییی عه سوسک چه خبرا
سوسک: ایا تو سینگلی
جیمین: خیر
سوسک: نگا کات کن باور کن داف خوبی برات میشم
تهیونگ داشت با یه چیزی میکوبید رو سوسک
تهیونگ: بمیر سوسک جومونگ نما
ا.ت: تهیونگ اون چیست
تهیونگ: گوشیت بمیرررر بمیرررر
جونگکوک نشسته بود با شیر موز مست میکرد که سوسک دید
جونگکوک: هه توهم مثل من تنهایی چیزی نی غمت نباشه خودم داشت میشم
سوسک: فاخ:/
ا.ت: منو محو کنید😐💔
وقتی سوسک میبینن)
نامجون داشت کتاب میخوند راه میرفت که دید یچیز قهوه ای جلو پاهاشه کتابشو اون ور زد دید سوکسه و شروع کرد ازمایش انجام دادن رو سوسک
جین: یا پشم جعفر اقا ترو به حضرت شلغم قسم میدم نیا جلو نگا ا.ت داف خوبیه فقط به من نزدیک نشو
شوگا شروع میکنه فحش دادن به سوسک
سوکس: واد فاز:/
شوگاهنوز درحال فحش دادن
جیهوپ: سوکسسسسسسسسس ا.ت خدا وکیلی صدتومن میدم اون سوسک مارموز بکش لطفا
جیمین: لای لاییی عه سوسک چه خبرا
سوسک: ایا تو سینگلی
جیمین: خیر
سوسک: نگا کات کن باور کن داف خوبی برات میشم
تهیونگ داشت با یه چیزی میکوبید رو سوسک
تهیونگ: بمیر سوسک جومونگ نما
ا.ت: تهیونگ اون چیست
تهیونگ: گوشیت بمیرررر بمیرررر
جونگکوک نشسته بود با شیر موز مست میکرد که سوسک دید
جونگکوک: هه توهم مثل من تنهایی چیزی نی غمت نباشه خودم داشت میشم
سوسک: فاخ:/
ا.ت: منو محو کنید😐💔
۱۳.۱k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.