𝕨𝕒𝕚𝕥𝕚𝕟𝕘
Part:⁴
ا/ت چشماشو تو کاسه چرخوند و آمد روی تخت نشست
_راحتی؟
+البته،چطور؟
_گفتم یه وقت خجالت نکشید آقای جئون
کوک خسته از این مکالمه چشاشو بست و پتو روی خودش کشید و به چپ مایل شد
ا/ت سعی کرد جونگ کوک رو راضی کمه بره بیرون پس دستشو گذاشت روی شونش
_جئون
+هوم؟؟
_میخام برم گردش اکی؟
+نه
_چرا
+گفتم نه
_خوب چراااا؟
+چون که خطر ناکه
شروع کرد به تکون دادن جونگ کوک
_لطفا
+نه
_همین یه بار
کوک عصبی پتوشو از روی سرش برداشت و بهش نگاه کرد
+گمشو از جلو چشمام
ا/ت حرصش گرفته بود پس بازیشو محکم گاز گرفت کوک درش گرفته و هر کاری کرد تا بازوشو از چنگ اون دختر در بیاره و چیشد که یهو دید روی دخترک خیمه زده؟
چشای دوتاشون لبای هم رو آنالیز میکرد
ا/ت چشماشو تو کاسه چرخوند و آمد روی تخت نشست
_راحتی؟
+البته،چطور؟
_گفتم یه وقت خجالت نکشید آقای جئون
کوک خسته از این مکالمه چشاشو بست و پتو روی خودش کشید و به چپ مایل شد
ا/ت سعی کرد جونگ کوک رو راضی کمه بره بیرون پس دستشو گذاشت روی شونش
_جئون
+هوم؟؟
_میخام برم گردش اکی؟
+نه
_چرا
+گفتم نه
_خوب چراااا؟
+چون که خطر ناکه
شروع کرد به تکون دادن جونگ کوک
_لطفا
+نه
_همین یه بار
کوک عصبی پتوشو از روی سرش برداشت و بهش نگاه کرد
+گمشو از جلو چشمام
ا/ت حرصش گرفته بود پس بازیشو محکم گاز گرفت کوک درش گرفته و هر کاری کرد تا بازوشو از چنگ اون دختر در بیاره و چیشد که یهو دید روی دخترک خیمه زده؟
چشای دوتاشون لبای هم رو آنالیز میکرد
- ۱۱.۵k
- ۰۸ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط