دانلود رمان تقلب
دانلود رمان تقلب
نویسنده: F_javid
ژانر: طنز، عاشقانه
مقدمه:
دختری باهوش و سرزنده که ملقب به نانادی و تموم مقاطع تحصیلیش رو با تقلب های عجیب و غریب گذرونده و توی کار خودش استاده. نانادی کنکورش رو هم با تقلب میده و با یه رتبه ی تک رقمی حقوق قبول می شه.
هیچ کس توانایی رو کردن دستش رو نداره، تا اینکه سر یه امتحان استادشون که پسر جونیه دستش رو می خونه و…
بخشی از داستان:
-ما…ما…ن… ماشینه رو افتادین… ای ول…
-مرگ،دختره ی احمق، کرشدم! این چه جیغی بود؟ فکر کردم مردی، چت شده یهو؟؟
-بلیط دبی رو افتادی شازده، فردا بلیط نگرفته نیای خونه ها!
دروغ می گی!!! گرفتی مارو؟
-دروغم چیه؟ باور ندارید بیایید خودتون ببینیدف هنوز صفحه بازه!
-مرگ آریانا؟ کو ببینم…
-راس می گی نانادی؟ بگو جون مامان!
-وا چتونه شماها شک دارید؟
-نانادی جان من این تن بمیره راستش رو بگو کی جلوت نشسته بود؟؟ها؟ نفر اول بود یا دوم؟ من اگه تو رو نشناسم که به درد کوفتم نمی خورم.
-ما…ما…ن به این بگو خفشه فقط، خیلی نا مردی آریانا، مگه دستم بهت نرسه، مردی وایستا…
-مگه دروغ می گم؟ دیگه همه ی عالم خدای تقلب میشناسن!ولی تو بمیری لامصب عجب شانسی داریا… حالا اگه ما بودیم جلومون یه بیغی می نشست که نگو.
-خیلی بدی… خیلی… کور بودی اون موقع که خودمو تو خونه حبس کرده بودم خر می زدم؟
-خیله خب بس کنین دیگه، خجالت بکشید. عین موش و گربه توی خونه دنبال هم می دوین. آریانا تو خجالت بکش، این بچست، تو که ماشالله 30 سالته.
-ای بابا مادر من مگه من دروغ می گم؟طاقت حرف حق نداره میدوئه دنبال من که مثلا منو بگیره مشت بزنه8 بهم. آخه دختر خوب با این کارا که چیزی حل نمی شه. اصلا آقا من لال می شم. اما از فردا تماشا کن ببین هرکی از در وارد شد همینو بهت می گه یانه؟
http://mahroman.xyz/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%aa%d9%82%d9%84%d8%a8/
نویسنده: F_javid
ژانر: طنز، عاشقانه
مقدمه:
دختری باهوش و سرزنده که ملقب به نانادی و تموم مقاطع تحصیلیش رو با تقلب های عجیب و غریب گذرونده و توی کار خودش استاده. نانادی کنکورش رو هم با تقلب میده و با یه رتبه ی تک رقمی حقوق قبول می شه.
هیچ کس توانایی رو کردن دستش رو نداره، تا اینکه سر یه امتحان استادشون که پسر جونیه دستش رو می خونه و…
بخشی از داستان:
-ما…ما…ن… ماشینه رو افتادین… ای ول…
-مرگ،دختره ی احمق، کرشدم! این چه جیغی بود؟ فکر کردم مردی، چت شده یهو؟؟
-بلیط دبی رو افتادی شازده، فردا بلیط نگرفته نیای خونه ها!
دروغ می گی!!! گرفتی مارو؟
-دروغم چیه؟ باور ندارید بیایید خودتون ببینیدف هنوز صفحه بازه!
-مرگ آریانا؟ کو ببینم…
-راس می گی نانادی؟ بگو جون مامان!
-وا چتونه شماها شک دارید؟
-نانادی جان من این تن بمیره راستش رو بگو کی جلوت نشسته بود؟؟ها؟ نفر اول بود یا دوم؟ من اگه تو رو نشناسم که به درد کوفتم نمی خورم.
-ما…ما…ن به این بگو خفشه فقط، خیلی نا مردی آریانا، مگه دستم بهت نرسه، مردی وایستا…
-مگه دروغ می گم؟ دیگه همه ی عالم خدای تقلب میشناسن!ولی تو بمیری لامصب عجب شانسی داریا… حالا اگه ما بودیم جلومون یه بیغی می نشست که نگو.
-خیلی بدی… خیلی… کور بودی اون موقع که خودمو تو خونه حبس کرده بودم خر می زدم؟
-خیله خب بس کنین دیگه، خجالت بکشید. عین موش و گربه توی خونه دنبال هم می دوین. آریانا تو خجالت بکش، این بچست، تو که ماشالله 30 سالته.
-ای بابا مادر من مگه من دروغ می گم؟طاقت حرف حق نداره میدوئه دنبال من که مثلا منو بگیره مشت بزنه8 بهم. آخه دختر خوب با این کارا که چیزی حل نمی شه. اصلا آقا من لال می شم. اما از فردا تماشا کن ببین هرکی از در وارد شد همینو بهت می گه یانه؟
http://mahroman.xyz/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%aa%d9%82%d9%84%d8%a8/
۴۶.۹k
۰۴ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.