part 10
part 10
دنیای موازی
جیمین ازم جدا شد لبخندی زد دوباره سرشو گذاشت روی پام
تهیونگ : پس
ا/ت: به خدا آگه بخواین بگید پس من چی خودمو میکشم
تهیونگ : نخیرم میخواستم بگم توهم امید مایی ( ضایع ش کرد )
ا/ت: تو از کجا فهمیدی من دم گوشه موچیم گفتم
جیمین برگشت بهم چشمک زد خندم گرفت
تهیونگ : لب خونی کردم (بعد ابرو هاشو داد بالا تصور کنید مدل خودش )
کوکی : د بگیرید بخوابید دیگه
کوکی انگار خوشش نیا در اعضا باهام گرم بگیرند رفتار میکرد کوکی دستم گرفت خوابید
با حرف کوکی همه ساکت شدم منم سر مو گذاشتم روی سر کوکی خوابیدم
توی خوابو بیداری بودم که کوکی سرشو از روی شونم برداشت و سر منو گذاشت روی شونش از جنتلمنیش غش کردم
دیگه نفهمیدم چی شد خوابم برد با صدای کوکی بیدار شدم
کوکی : ا/ت بیدار شو باید بریم
ا/ت : یکم دیگه به خوابم
ویو کوکی
صدای ا/ت زدم تا بیدار شه
ا/ت : یکم دیگه بخوابم
از کیوتیش ضعف کردم دیگه داشت دیر میشد یکدفعه یک چیزی اومد به ذهنم براید استایل بغلش کرد که جیغ کشید کر شدم
ویو ا/ت
کوکی بهم گفت بیدار شم بهش گفتم یکم دیگه بخوابم یهو حس کردم توی هوا معلقم یک جیغ بلند کشیدم چشامو باز کردم دیدم بغل کوکی ام
همه باهم : اووو و
ا/ت : کوفت کوکی بزارم زمین
کوکی : نوچ ( با لج )
ا/ت : کوکی بانی عضولییم تورو خدا بزارم زمین
کوکی : نه نمیزارم 😏
دوباره همه باهم : اووو و
دستمو گذاشتم روی صورت کوکی چشمامش اندازه نعلبکی شد
ا/ت: کوکی جونم تورو خدا
بچه معذرت من مهمونی ام اینو داشته باشید تا شب بزارم منظورم شب هم ۱و ۲ شبه
حمایت فراموش نشه بوس به کلتون
دنیای موازی
جیمین ازم جدا شد لبخندی زد دوباره سرشو گذاشت روی پام
تهیونگ : پس
ا/ت: به خدا آگه بخواین بگید پس من چی خودمو میکشم
تهیونگ : نخیرم میخواستم بگم توهم امید مایی ( ضایع ش کرد )
ا/ت: تو از کجا فهمیدی من دم گوشه موچیم گفتم
جیمین برگشت بهم چشمک زد خندم گرفت
تهیونگ : لب خونی کردم (بعد ابرو هاشو داد بالا تصور کنید مدل خودش )
کوکی : د بگیرید بخوابید دیگه
کوکی انگار خوشش نیا در اعضا باهام گرم بگیرند رفتار میکرد کوکی دستم گرفت خوابید
با حرف کوکی همه ساکت شدم منم سر مو گذاشتم روی سر کوکی خوابیدم
توی خوابو بیداری بودم که کوکی سرشو از روی شونم برداشت و سر منو گذاشت روی شونش از جنتلمنیش غش کردم
دیگه نفهمیدم چی شد خوابم برد با صدای کوکی بیدار شدم
کوکی : ا/ت بیدار شو باید بریم
ا/ت : یکم دیگه به خوابم
ویو کوکی
صدای ا/ت زدم تا بیدار شه
ا/ت : یکم دیگه بخوابم
از کیوتیش ضعف کردم دیگه داشت دیر میشد یکدفعه یک چیزی اومد به ذهنم براید استایل بغلش کرد که جیغ کشید کر شدم
ویو ا/ت
کوکی بهم گفت بیدار شم بهش گفتم یکم دیگه بخوابم یهو حس کردم توی هوا معلقم یک جیغ بلند کشیدم چشامو باز کردم دیدم بغل کوکی ام
همه باهم : اووو و
ا/ت : کوفت کوکی بزارم زمین
کوکی : نوچ ( با لج )
ا/ت : کوکی بانی عضولییم تورو خدا بزارم زمین
کوکی : نه نمیزارم 😏
دوباره همه باهم : اووو و
دستمو گذاشتم روی صورت کوکی چشمامش اندازه نعلبکی شد
ا/ت: کوکی جونم تورو خدا
بچه معذرت من مهمونی ام اینو داشته باشید تا شب بزارم منظورم شب هم ۱و ۲ شبه
حمایت فراموش نشه بوس به کلتون
۷.۶k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.