📚 معرفی کتاب «راز پلاک سوخته»
📚 معرفی کتاب «راز پلاک سوخته»
این کتاب بر اساس دست نوشتههای شهید والامقام «مهدی طهماسبی» در قالب داستان و در ۱۲ فصل نوشته شده است. راوی داستان کتاب، خود شهید است و ماجرای سفری که شهید به سوریه داشت و تمام اتفاقات این سفر را در دفترچهای ثبت می کرد، بصورت روایت داستانی به رشته تحریر در آمده است.
🍰 برشی از متن کتاب:
….. مشغول بازکردن گرههای بند پوتین شدم. بالاخره گرهها باز شد. شروع کردیم بند پوتین را بستن. من بند یک لنگه را موازی بستم. ابویاسین لنگه دیگر راضربدری بست. با دیدن بند پوتینی که ابویاسین بست، هنگ کردم. این چهجور بستن بند است؟ سوزنم گیر کرد. من با این وضع هیچجا نمیآیم.
ابویاسین وقتی وضعم را دید، با التماس گفت: «وسط جنگ هستیم.جان من! بپوش، برویم. حالا هر جور بند را ببندی وسط درگیری کسی به بستن بند پوتین نگاه نمیکند».
📮 درصورت مطالعه این کتاب، لطفاً ثبت دیدگاه یا دلنوشته شما در انتهای صفحه معرفی کتاب
https://aref-e-mojahed.ir/?page_id=292
فراموش نشود.
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 عارفان مجاهد
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🆔 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
این کتاب بر اساس دست نوشتههای شهید والامقام «مهدی طهماسبی» در قالب داستان و در ۱۲ فصل نوشته شده است. راوی داستان کتاب، خود شهید است و ماجرای سفری که شهید به سوریه داشت و تمام اتفاقات این سفر را در دفترچهای ثبت می کرد، بصورت روایت داستانی به رشته تحریر در آمده است.
🍰 برشی از متن کتاب:
….. مشغول بازکردن گرههای بند پوتین شدم. بالاخره گرهها باز شد. شروع کردیم بند پوتین را بستن. من بند یک لنگه را موازی بستم. ابویاسین لنگه دیگر راضربدری بست. با دیدن بند پوتینی که ابویاسین بست، هنگ کردم. این چهجور بستن بند است؟ سوزنم گیر کرد. من با این وضع هیچجا نمیآیم.
ابویاسین وقتی وضعم را دید، با التماس گفت: «وسط جنگ هستیم.جان من! بپوش، برویم. حالا هر جور بند را ببندی وسط درگیری کسی به بستن بند پوتین نگاه نمیکند».
📮 درصورت مطالعه این کتاب، لطفاً ثبت دیدگاه یا دلنوشته شما در انتهای صفحه معرفی کتاب
https://aref-e-mojahed.ir/?page_id=292
فراموش نشود.
─┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 عارفان مجاهد
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🆔 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir
۲.۹k
۲۱ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.