خیلی متن جالبیه...حتما بخونید...
خیلی متن جالبیه...حتما بخونید...
سلام عشقم
پریشب با رفیقام رفتیم بیرون واس شـــام
رفتیم تو یه رستورانی...
روبروی میز ما یه دخترو پســـری نشسته بودن
خیلیـــم عشقولانه بودن
اصلا داد میزد پسره داره از عشق دختره هلاک میشه بــه مولا
خداییشم معلوم بود پسره واقعا دختررو دوس داره
بعد چند دقیقه دیدم دختره هـــــی مـــنو نگاه میکنه یه نیشخند میزنه
اولش بیخیال شدم یه شیطونو لعنت کردمو با برو بچها حرف زدم
یه چند دقیقه که گذشت نمیدونم چـــــــی شد شیطنتم گـــل کرد
شروع کردم با دختـــــره اشاره بازیـــــو از این حرفــــــا
دختره ام ذوق کرده بود کلی
یه کاغذ گرفتم دستمو بهش اشاره کردم
یه چشمکی زدو چند دقیقه بعد پسره بلند شد که بره حســــــــاب کنه
دختره پاشد اومد سمت میز ما کاغـــــذو ور داشتو رفت....حسابی ذوق مرگ کرده بود...
انقــــد خوشحال بـــــــــــودم که نمیتونستم بشینم سر جام
نه به خاطر این که اون دختره داشت بهم آمار میداد....نه
فقط به خاطر این کـــــه تو اون کاغـــــذ به جـــای شمارم براش نوشتم
خـیلی پستــــی
سلام عشقم
پریشب با رفیقام رفتیم بیرون واس شـــام
رفتیم تو یه رستورانی...
روبروی میز ما یه دخترو پســـری نشسته بودن
خیلیـــم عشقولانه بودن
اصلا داد میزد پسره داره از عشق دختره هلاک میشه بــه مولا
خداییشم معلوم بود پسره واقعا دختررو دوس داره
بعد چند دقیقه دیدم دختره هـــــی مـــنو نگاه میکنه یه نیشخند میزنه
اولش بیخیال شدم یه شیطونو لعنت کردمو با برو بچها حرف زدم
یه چند دقیقه که گذشت نمیدونم چـــــــی شد شیطنتم گـــل کرد
شروع کردم با دختـــــره اشاره بازیـــــو از این حرفــــــا
دختره ام ذوق کرده بود کلی
یه کاغذ گرفتم دستمو بهش اشاره کردم
یه چشمکی زدو چند دقیقه بعد پسره بلند شد که بره حســــــــاب کنه
دختره پاشد اومد سمت میز ما کاغـــــذو ور داشتو رفت....حسابی ذوق مرگ کرده بود...
انقــــد خوشحال بـــــــــــودم که نمیتونستم بشینم سر جام
نه به خاطر این که اون دختره داشت بهم آمار میداد....نه
فقط به خاطر این کـــــه تو اون کاغـــــذ به جـــای شمارم براش نوشتم
خـیلی پستــــی
۹.۳k
۱۳ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.