part 11 لجبازی تا عشق
#part_11 #لجبازی_تا_عشق
ملیکا
من:خببب من بدبخت چیییی ببببپپپووووشششمممم
سارا:ملیکا موهات و که رنگ سبز زدی پس باید یه تیپ سبز و سبزآبی بزنی
من:به نظروتون تبپ اسپرت بزنم؟
آتنا:خو آخه خاک تو سرت کی واسه تولد تیپ اسپرت میزنه؟ بعدش هم مگه نمیخوای ارسلان(ارسالان عشقه ملیکا هستش و از قضا عمویه رها و رضا دختر خاله پسر خالهی ملیکا هم هست ببخشید پریدم وسط رمان😆 ) عاشقت بشه؟
من:خب میخوام ولی آخه تا شب لباس از کجا پیدا کنم؟
آتی و ساری بلند شدن در کمد لباس مجلس هام و باز کردن.
من: ایییی بابا چیکار میکنید
سارا:آخه این همه لباس داری واسه سر قبرته؟یکی شون رو بپوش دیگه
آتنا:آره وایسا ببینم این لباس سبزآبی چه خوشگلههه
من:این و بپوشم؟
سارا:آرع
مامانم از تو حال داد میزنه:ملیکاااا آماده کن باید بریم
من:بااااشههه ماماااان
مامان:راستی ملیکااا این سارا و آتنا هم بگو بیاان باهات
من:ایووول چشمممم
سارا و آتنا با هم:نههه لباس ندارم
زدم زیر خنده
من:برید از تو کمد لباسام هرچی دوس دارین بپوشین
هم سایز بودیم راحت بود خب من نشستم موهایه کوتاه و سبز رنگم و اتو کردم اونا هم نشست یه بلایی سر خودشون بیارن
خب موهام و که اوتو کردم حالا برم لباسم و بپوشم لباسم دو تیکه بود لباسم جنس کرپه رنگش هم سبزآبی
بلوزش بالا نافی بود با یه شرتکش ، شرتکش تنگ نبود کمرش تنگ بود بعد گشاد میشد رویه بلوز بالا نافیم دور یقهی لباسم با سنگ هایه سبزآبی
ملیکا
من:خببب من بدبخت چیییی ببببپپپووووشششمممم
سارا:ملیکا موهات و که رنگ سبز زدی پس باید یه تیپ سبز و سبزآبی بزنی
من:به نظروتون تبپ اسپرت بزنم؟
آتنا:خو آخه خاک تو سرت کی واسه تولد تیپ اسپرت میزنه؟ بعدش هم مگه نمیخوای ارسلان(ارسالان عشقه ملیکا هستش و از قضا عمویه رها و رضا دختر خاله پسر خالهی ملیکا هم هست ببخشید پریدم وسط رمان😆 ) عاشقت بشه؟
من:خب میخوام ولی آخه تا شب لباس از کجا پیدا کنم؟
آتی و ساری بلند شدن در کمد لباس مجلس هام و باز کردن.
من: ایییی بابا چیکار میکنید
سارا:آخه این همه لباس داری واسه سر قبرته؟یکی شون رو بپوش دیگه
آتنا:آره وایسا ببینم این لباس سبزآبی چه خوشگلههه
من:این و بپوشم؟
سارا:آرع
مامانم از تو حال داد میزنه:ملیکاااا آماده کن باید بریم
من:بااااشههه ماماااان
مامان:راستی ملیکااا این سارا و آتنا هم بگو بیاان باهات
من:ایووول چشمممم
سارا و آتنا با هم:نههه لباس ندارم
زدم زیر خنده
من:برید از تو کمد لباسام هرچی دوس دارین بپوشین
هم سایز بودیم راحت بود خب من نشستم موهایه کوتاه و سبز رنگم و اتو کردم اونا هم نشست یه بلایی سر خودشون بیارن
خب موهام و که اوتو کردم حالا برم لباسم و بپوشم لباسم دو تیکه بود لباسم جنس کرپه رنگش هم سبزآبی
بلوزش بالا نافی بود با یه شرتکش ، شرتکش تنگ نبود کمرش تنگ بود بعد گشاد میشد رویه بلوز بالا نافیم دور یقهی لباسم با سنگ هایه سبزآبی
۵.۵k
۲۱ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.