بنفش من

بنفش من 2
Part7
~بیمار حالشون خوبه.. و بچه هم حالش خوبه لطفن بیشتر مراقب باشید..
_وای خدا را شکرت....
~میتونی ببینیش
÷من کارای ترخیص رو انجام میدم
_جیمین رفت و بدو بدو رفتم پیش ات...درو باز کردم با قیافه شوکه شده ات مواجه شدم شریع بغلش کردم
+تهیونگ... من کشتمش
_نههه... اون حقش بود بمیره
+من... یه گناه کارم تهیونگ
_ات... هیشششش تقصییر تو نبود اوت سزا وار مرگ بود اون یه قاتل یود که باید زودتر میمرد
ات رو بغل کردم و بلا خره کارتی ترخیص انجام شد

یک ماه بعد
_بلاخره منو ات حالمون خوب شده و جیانم رفت آمریکا
+هییی تهیونگگگ دوساعته دارم صدات میزنم
_جونم
+امروز قراره بریم یه جایی ها
_کجا؟
+وای خدا تهیونگ یادت رفته امروز قراره بفهمیم نینیمون دختره یا پسره
_وای کاملا یادم رفته بود
+من اماده ام بریم؟
_اره...
سوار ماشین شدیم و بلاخره رسیدیم دکتر
+من استرس دارم تهیونگ
_استرس نداشته باش همه چی خوب پیش میره ات
+باشه... رفتیم داخل و دکتر گفت رو میز دراز بکشم که یچیزی کشید رو شکمم و بعد چند دیقه
☆خبــ. بچتون...

#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۱)

بنفش من ۲Part8☆بچتون دختره +عررر _وای خدا یه دختر کوچولوی نا...

بنفش من 2 Part9 تهیونگ... میشه سایان بیاد همراهمون؟ _اره چرا...

بچه ها موضوع فیک بدید و بگید از کی باشه جز تهیونگ و کوک🙄مغزم...

مروارید آبیPart²²ویو لانا داشتم اروم اروم نسکافه میخوردم که ...

سناریو [درخواستی]وقتی دختر ۱۴ سالتون رو با دوست پسرش میبینین...

سناریووقتی باهات دارن دعوا میکنن که یهو یه بشقاب رو برمیدارن...

" Part-1 "

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط