بنفش من

بنفش من 2
Part9
تهیونگ... میشه سایان بیاد همراهمون؟
_اره چرا که نه...
ممنونممم.. بدو بدو رفتم سایان رو صدا زدم که بیاد که جیمینم پشتش در اومد
سایاننن اماده شو بریم خرید عروسی
^÷عروسی کیه؟
منو تهیونگ احمقا
÷چرااا زودتر نمیگی
همین امروز تصمیم گرفتیم...
÷منم میام پاساژ
بیا دست سایان رو گرفتم و رفتیم بلاخره رسیدیم پاساژ
_خیلی خب تو و سایان برید خرید منم با جیمین میرم
اوکیهههه
خببب سایان اول از لباس عروس شروع کنیم و بعد دسته گل و بعد......
^باشه بریمممن
وارد پاساژ شدیم که اولین لباس عروس نظرمو جلب کردم... مننن اینو میخاممم
^چه زود انتخاب کردی
اره همینو میخام به مغازه دار گفتم اینو حساب کنه و بده دست بادیگاردا (عکسشو میزارم) و رفتیم سمت گل فروشی که گلای لاله نظرمو جلب کرد واو چقد خوشگله گفتم برام امادش کنن و رفتیم خریدای دیگه که بلاخره رسیدیم به لباس سایان که اونم یه لباس صورتی انتخاب کرد (میزارم عکسشو) و بلاخره تموم شد و رفتیم دنبال پسرا که...

#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
دیدگاه ها (۰)

بنفش من 2 Part10+که دیدم جیمین و تهیونگ هزار تا کیسه دستشونه...

مروارید آبیPart ²³که یکی از بادیگارد ها با ماشین جلومو گرفت ...

بنفش من ۲Part8☆بچتون دختره +عررر _وای خدا یه دختر کوچولوی نا...

بنفش من 2 Part7 ~بیمار حالشون خوبه.. و بچه هم حالش خوبه لطف...

: دختر خاله تهیونگ با صدای بلند خندید و گفت اینو از تو سطل ا...

پارت ۳۴ فیک دور اما آشنا

P¹⁷باهم از هتل امدیم بیروناول رفتیم به یه پاساژ که معلوم بود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط