چای قند پهلو
شاعر فریدون یزدانی
با اضطراب و دلهره اما دوان دوان
امد دلم بدیدن تو خوب مهربان
در دستم یک چمدان شعر و دلخوشی
از سمت تو قشنگ ترین خنده جهان
بعد چقدر فاصله و مثل کودکان
حالا رسیده ایم بهم مثل دوستان
وا میکنیم سفره دل رابرای هم
با سبزی و صداقت و تکه ای نان
یک استکان چای بریز...وای نه
امروز با همیم یکی نه دو استکان
از ان همیشه ها که نمیدیمت بگو
از ان عبور تیره و تکراری زمان
دلگیر میرسد صبحی چهره ات
ای اشک گریه های تو بیکران🍒🌱
با اضطراب و دلهره اما دوان دوان
امد دلم بدیدن تو خوب مهربان
در دستم یک چمدان شعر و دلخوشی
از سمت تو قشنگ ترین خنده جهان
بعد چقدر فاصله و مثل کودکان
حالا رسیده ایم بهم مثل دوستان
وا میکنیم سفره دل رابرای هم
با سبزی و صداقت و تکه ای نان
یک استکان چای بریز...وای نه
امروز با همیم یکی نه دو استکان
از ان همیشه ها که نمیدیمت بگو
از ان عبور تیره و تکراری زمان
دلگیر میرسد صبحی چهره ات
ای اشک گریه های تو بیکران🍒🌱
۱۵.۰k
۰۱ مرداد ۱۴۰۱