سر کلاس بودیم و طبق معمول بعضی بچهها سرشون توی گوشی

سر کلاس بودیم و طبق معمول بعضی بچه‌ها سرشون توی گوشی.

استاد هم دیگه عصبی شد؛ گفت هرکیو ببینم سرش تو گوشیه، گوشی‌شو می‌گیرم، می‌ندازم تو سطل آشغال.

بعد این بغل دستی من همچنان سرش تو گوشی بود تا این‌که چشم استاد افتاد بهش. اول یه نگاه عاقل اندر سفیه کرد؛ بعد اومد و واقعاً گوشی‌شو گرفت، انداخت تو سطل 😶

جدی جدی این‌کارو کرد 🤣🤌🏻



#طنز #گوشی #کلاس #درس #دانشگاه #استاد #دانشجو #خاطرات #خنده #جالب #مسخره #خنده_دار
دیدگاه ها (۴)

یه مدت برام سؤال بود که قدیما چرا سوار اسب می‌شدن ولی سوار آ...

"انقلاب ایران در ۴۴ سالگی: اقتصادی درحال مبارزه با پتانسیل ب...

امروز امتحان تربیت دینی داشتیماستاد یک کار خیلی جالبی کرده ب...

توصیه‌های رهبر انقلاب به فعالان انقلابی برای مقابله با جنگ ر...

پژواک - پارت نهمسالها گذشت.مدرسه حیاط نم زده تور پاره ی بسکت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط