فیک ددی های وحشی پارت پونزدهم
ات و تهکوک به سمت پذیرایی رفتن که یهو ات گفت: آخخخخ پریود شدم و سریع به سمت دستشویی رفت
ته: پوفف کوک یادمون رفته بود که ات امروز پریود میشه
کوک:(گریه ی الکی) من امشب رابطه میخوام
ات: زهربز کوهی اینقدر رابطه رابطه نکن پریود شدم اعصاب ندارم میزنمت
کوک: باشه باشه بیا فیلم نگاه کنیم
کوک فیلم رو پلی کرد و داشتن نگاه میکردن که ات گفت: پوفففف من خوابم میاد پسرا بیاین بریم بخوابیم
ته: اوم باشه عمرم بیا بریم، ته ات رو براید استایل بغل کرد و رو به کوک گفت: کوک من ات رو میبرم اتاق تو اینجارو جمع کن
کوک: اوکی باشه
ته با ات رفتن اتاق خواب و ته ات رو روی تخت گذاشت و خواست از روی تخت بلند شه که ات دستاش رو دور گردن تهیونگ حلقه کرد و گفت: اومم پیشم بمون نرو(خواب آلود)
ته: من همینجام خوشگلم بخواب
و ات رو بغل کرد، کوک امد داخل اتاق و تیشرتش رو در آورد و از پشت ات رو بغل کرد و خوابیدن
ته: پوفف کوک یادمون رفته بود که ات امروز پریود میشه
کوک:(گریه ی الکی) من امشب رابطه میخوام
ات: زهربز کوهی اینقدر رابطه رابطه نکن پریود شدم اعصاب ندارم میزنمت
کوک: باشه باشه بیا فیلم نگاه کنیم
کوک فیلم رو پلی کرد و داشتن نگاه میکردن که ات گفت: پوفففف من خوابم میاد پسرا بیاین بریم بخوابیم
ته: اوم باشه عمرم بیا بریم، ته ات رو براید استایل بغل کرد و رو به کوک گفت: کوک من ات رو میبرم اتاق تو اینجارو جمع کن
کوک: اوکی باشه
ته با ات رفتن اتاق خواب و ته ات رو روی تخت گذاشت و خواست از روی تخت بلند شه که ات دستاش رو دور گردن تهیونگ حلقه کرد و گفت: اومم پیشم بمون نرو(خواب آلود)
ته: من همینجام خوشگلم بخواب
و ات رو بغل کرد، کوک امد داخل اتاق و تیشرتش رو در آورد و از پشت ات رو بغل کرد و خوابیدن
- ۲۳.۵k
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط