فیک ددی های وحشی پارت شونزدهم

ویو فردا صبح:
ویو کوک
باحس گرمای زیاد چشمام رو باز کردم و با صورت غرق در خواب ات رو به رو شدم ی بوس آروم روی لبش گذاشتم و رفتم پایین تا صبحونه درست کنم، یادم افتاد ات پریوده بزار کیسه ی آب گرم هم آب کنم بزاره روی شکمش

فلش بک به چهل مین دیگه:
ویو ته
چشمام رو باز کردم و ی خمیازه ی عمیق کشیدم ته: پوففف، ات بیبی کوچولو پاشو
ات: اوممم بزار بخوابم
ته: پاشو بریم صبحونه چاکیا
ات: خوابم میاد
ته: گوگولی من بیا بغلم ته ات رو براید استایل بغل کرد و رفتن پایین
کوک: اوه بیدار شدین، میخواستم بیام صداتون کنم
ته: آره منکه بیدار شدم ولی ات خوابه
کوک: خنده
دیدگاه ها (۱)

فیک ددی های وحشی پارت هفدهم

فیک ددی های وحشی پارت هیژدهم

قفلیم روش

فیک ددی های وحشی پارت پونزدهم

آن سوی آینه P35در رو باز کردیم که یهو جونگ کوک افتاد (ویو ا....

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط