فیک ددی های وحشی پارت شونزدهم
ویو فردا صبح:
ویو کوک
باحس گرمای زیاد چشمام رو باز کردم و با صورت غرق در خواب ات رو به رو شدم ی بوس آروم روی لبش گذاشتم و رفتم پایین تا صبحونه درست کنم، یادم افتاد ات پریوده بزار کیسه ی آب گرم هم آب کنم بزاره روی شکمش
فلش بک به چهل مین دیگه:
ویو ته
چشمام رو باز کردم و ی خمیازه ی عمیق کشیدم ته: پوففف، ات بیبی کوچولو پاشو
ات: اوممم بزار بخوابم
ته: پاشو بریم صبحونه چاکیا
ات: خوابم میاد
ته: گوگولی من بیا بغلم ته ات رو براید استایل بغل کرد و رفتن پایین
کوک: اوه بیدار شدین، میخواستم بیام صداتون کنم
ته: آره منکه بیدار شدم ولی ات خوابه
کوک: خنده
ویو کوک
باحس گرمای زیاد چشمام رو باز کردم و با صورت غرق در خواب ات رو به رو شدم ی بوس آروم روی لبش گذاشتم و رفتم پایین تا صبحونه درست کنم، یادم افتاد ات پریوده بزار کیسه ی آب گرم هم آب کنم بزاره روی شکمش
فلش بک به چهل مین دیگه:
ویو ته
چشمام رو باز کردم و ی خمیازه ی عمیق کشیدم ته: پوففف، ات بیبی کوچولو پاشو
ات: اوممم بزار بخوابم
ته: پاشو بریم صبحونه چاکیا
ات: خوابم میاد
ته: گوگولی من بیا بغلم ته ات رو براید استایل بغل کرد و رفتن پایین
کوک: اوه بیدار شدین، میخواستم بیام صداتون کنم
ته: آره منکه بیدار شدم ولی ات خوابه
کوک: خنده
- ۲۲.۲k
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط