پارت سیزده

پارت سیزده
جنی که از کیوتیه تهیونگ دلش به رحم اومده بود گفت: قول بده تهیونگ
تهیونگ: باشه قول میدم (با همون حالت کیوتی)
لیسا اروم دستاشو گذاشت رو شونه جیمین
جیمین: کیه این
لیسا: من (اروم دم گوشش)
جونگکوک: دردسر ساز اومد
لیسا: گگگگگ
کارا کمی به پسری که داشت با نامجون حرف میزد دقت کرد اون هیونجین بود! مگه این مهمونی فقط برای مافیا ها نبود؟ هیونجین سمت میز تهیونگ اینا اومد و جونگکوک رو بغل کرد
هیونجین: چطوری داداش
جونگکوک: خوبم
هیونجین: کارا؟
کارا: هیونجین؟
کارا: گفتم الان بابام کشتت (خنده)
هیونجین: تا وقتی نونا رو داری غم نداری (خنده)
کارا: جیسو اونی که تاج سر مان (خنده)
بقیه هاج و واج به هیونجین و کارا نگاه میکردن
تهیونگ: هیونجین رو میشناسی؟
کارا: این همه سوال پرسیدی ازم ( پوکر فیس)
تهیونگ: عه راس میگی همه مشخصاتش بود
بقیه:(خنده)
نکته: رابطه ی کوک و لیسا خیلی بده و همیشه باهم دعوا دارن و چون دوتاشون به شدت لجبازن دعوا ها شدید تره (لیسا خواهر یکی از اعضای باند بوده ملقب به X و وقتی X مرده پسرا تا 18 سالگی ازش مراقبت کردن و بعد 18 سالگی لیسا رفت سمت قمار و با اموزش های جیمین بازیش عالی شد و همیشه میبره و برای همین لیسا و جیمین باهم خیلی خوبن)

شرط: 10 لایک 15 کامنت