عشق یک دنیای دیگر را نشانم داده است
عشق یک دنیای دیگر را نشانم داده است
کودکی هستم که دستش ذره بین افتاده است
بی شک از « فرهاد » در عشقم به تو « مجنون » ترم
مادرم روزی مرا بالفطره عاشق، زاده است
عشق ضرب چشمهای توست در چشمان من
عاشقی تنها دو دو تا چار تایی ساده است
باز خواهم گشت هر قدر از خودت دورم کنی
موجم و سنگی اگر باشد سرم آماده است
فکر مقصد نیستم فهمیده ام گاهی سفر
لذتش تنها به بودن در میان جاده است
پیش پایت روی خاک افتاده ام بانو ولی
سایه ات هستم که بر روی زمین افتاده است
کودکی هستم که دستش ذره بین افتاده است
بی شک از « فرهاد » در عشقم به تو « مجنون » ترم
مادرم روزی مرا بالفطره عاشق، زاده است
عشق ضرب چشمهای توست در چشمان من
عاشقی تنها دو دو تا چار تایی ساده است
باز خواهم گشت هر قدر از خودت دورم کنی
موجم و سنگی اگر باشد سرم آماده است
فکر مقصد نیستم فهمیده ام گاهی سفر
لذتش تنها به بودن در میان جاده است
پیش پایت روی خاک افتاده ام بانو ولی
سایه ات هستم که بر روی زمین افتاده است
۱.۳k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.