بی تو این شهربرایم قفسی دلگیر است
بی تو این شهربرایم قفسی دلگیر است
شعرهم بی توبه بغضی ابدی زنجیر است
آنچنان میفشرد فاصله راه نفسم
که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است
رفتنت نقطه ی پایان خوشی هایم بود
دلم ازهرچه وهرکس که بگویی سیر است
سایه ای مانده زمن بی توکه درآینه هم
طرح خاکستریش گنگ ترین تصویر است
خواب دیدم که برایم غزلی میخواندی
دوستم داری واین خوب ترین تعبیر است
کاش میبودی وبا چشم خودت می دیدی
که چگونه نفسم باغم تو درگیر است
تارهای نفسم رابه زمان میبافم
که تو شاید برسی حیف که بی تاثیر است....
شعرهم بی توبه بغضی ابدی زنجیر است
آنچنان میفشرد فاصله راه نفسم
که اگر زود، اگر زود بیایی دیر است
رفتنت نقطه ی پایان خوشی هایم بود
دلم ازهرچه وهرکس که بگویی سیر است
سایه ای مانده زمن بی توکه درآینه هم
طرح خاکستریش گنگ ترین تصویر است
خواب دیدم که برایم غزلی میخواندی
دوستم داری واین خوب ترین تعبیر است
کاش میبودی وبا چشم خودت می دیدی
که چگونه نفسم باغم تو درگیر است
تارهای نفسم رابه زمان میبافم
که تو شاید برسی حیف که بی تاثیر است....
۹.۱k
۰۱ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.