kムρsɦεŋ
#kムρsɦεŋ
#بخون👇
صبح بلند شدم ارايشگر حاضرم کرد چقدر زيبا شده بودم اي کاش ماهان به جاي مهرداد بود اي کاش لياقت منو داشت يه اه کشيدم که در اتاقم باز شد
-به به سلام خوشگل خانم مهرداد اينا اومدن با فک و فاميل فک و فاميل ما هم کم کم دارن ميان
-مريم باهام حرف نزن حوصله ندارم
-هووووووووش باشه پاچمو ول کن لباسمو پاره کردي
-مريم گم ميشي يا گمت کنم؟؟
-بابا باشه رفتم
-تنها نشستم و بازم ياد ماهان کردم خدايا يعني ميشه بياد و منو با خودش ببره و بگه تو خانم مني غلط کرده هر کي به جز من بخواد تو خانمش بشي.بعد باهم بريم يه جاي دور که فقط ما2تا باشيم و با عشق زندگي کنيم؟ اه من چمه؟ اون که دوسم نداره اگه داشت که....بغض گلومو گرفت...ولي نميدونم چرا به اومدنش اميد داشتم يه جورايي حس ميکردم ميخواد بياد و عقد رو به هم بزنه...اي کاش بشه مامانم اومد دنبالم و بهم گفت:نازنين بريم پايين همه اومدن عاقدم تا نيم ساعت ديگه مياد.
با مامانم رفتم پايين با همه سلام و احوال پرسي کردم تشنم شده بود رفتم توي اشپزخونه مريمو ديدم که داره گريه ميکنه رفتم سمتش سرشو بالا گرفتم
-مريم اجي چي شده؟
-هيچي
-مريم بگو به اجيت.من نامحرمم؟
-نه نيستي.هيچي فقط احساساتي شدم
-مريم چرت نگو.تويه خردادي محاله احساسي بشي حالا بگو چي شده
-بيخيال هيچي
-داد زدم سرش مريم گفتم بگو
-بيخيال ديگه بعد بلند بلند زد زير گريه
-زهرمار شورشو در اوردي بگو ديگه
-ول کن تو رو خدا -جون من بگو خواهش ميکنم
-قول ميدي کولي بازي در نياري؟
-اره بگو
-نه بيخيال
-مريم رو اعصابمي يا ميگي يا جيغ ميزنم ميدوني هم ديوونم هر کاري از دستم بر مياد مريم باز زد زير گريه و گفت ماهان يه لحظه قلبم ايستاد
-ماهان چي؟چش شده؟اتفاقي براش افتاده؟چرا گريه ميکني؟ها؟
-نه...نه.....تصادف کرده
-کي؟کجا؟با کي؟الان کجاست؟
-نميدونم فقط الان بيمارستانه مهر بلند شدم و دويدم سمت اتاقم بايد ميرفتم پيشش عزيزترينم الان تو بيمارستان بود..... ديگه نميخوام ازش جدا شم ميخوام برم تا اخر عمر باهاش باشم ميخوام ببخشمش حتي اگه عاشقم نباشه عاشقش کنم مريم هم دنبالم مي اومد دوتامون تو اتاق بوديم
-ميخواي چي کار کني؟
-مريم ميخوام کاري رو که از اول بايد ميکردمو بکنم. دارم ميرم پيشش ميخوام توي اين لحظه ها کنارش باشم ميخوام کنار عشقم باشم تا حالش خوب شه تا باهم از دوباره شروع کنيم
-خفه شو نازي تو جايي نميري
-اتفاقا دارم ميرم
-نرو خواهش ميکنم
-مريم حاليته داري چي ميگي؟
#ادامهپستبعدی
#بخون👇
صبح بلند شدم ارايشگر حاضرم کرد چقدر زيبا شده بودم اي کاش ماهان به جاي مهرداد بود اي کاش لياقت منو داشت يه اه کشيدم که در اتاقم باز شد
-به به سلام خوشگل خانم مهرداد اينا اومدن با فک و فاميل فک و فاميل ما هم کم کم دارن ميان
-مريم باهام حرف نزن حوصله ندارم
-هووووووووش باشه پاچمو ول کن لباسمو پاره کردي
-مريم گم ميشي يا گمت کنم؟؟
-بابا باشه رفتم
-تنها نشستم و بازم ياد ماهان کردم خدايا يعني ميشه بياد و منو با خودش ببره و بگه تو خانم مني غلط کرده هر کي به جز من بخواد تو خانمش بشي.بعد باهم بريم يه جاي دور که فقط ما2تا باشيم و با عشق زندگي کنيم؟ اه من چمه؟ اون که دوسم نداره اگه داشت که....بغض گلومو گرفت...ولي نميدونم چرا به اومدنش اميد داشتم يه جورايي حس ميکردم ميخواد بياد و عقد رو به هم بزنه...اي کاش بشه مامانم اومد دنبالم و بهم گفت:نازنين بريم پايين همه اومدن عاقدم تا نيم ساعت ديگه مياد.
با مامانم رفتم پايين با همه سلام و احوال پرسي کردم تشنم شده بود رفتم توي اشپزخونه مريمو ديدم که داره گريه ميکنه رفتم سمتش سرشو بالا گرفتم
-مريم اجي چي شده؟
-هيچي
-مريم بگو به اجيت.من نامحرمم؟
-نه نيستي.هيچي فقط احساساتي شدم
-مريم چرت نگو.تويه خردادي محاله احساسي بشي حالا بگو چي شده
-بيخيال هيچي
-داد زدم سرش مريم گفتم بگو
-بيخيال ديگه بعد بلند بلند زد زير گريه
-زهرمار شورشو در اوردي بگو ديگه
-ول کن تو رو خدا -جون من بگو خواهش ميکنم
-قول ميدي کولي بازي در نياري؟
-اره بگو
-نه بيخيال
-مريم رو اعصابمي يا ميگي يا جيغ ميزنم ميدوني هم ديوونم هر کاري از دستم بر مياد مريم باز زد زير گريه و گفت ماهان يه لحظه قلبم ايستاد
-ماهان چي؟چش شده؟اتفاقي براش افتاده؟چرا گريه ميکني؟ها؟
-نه...نه.....تصادف کرده
-کي؟کجا؟با کي؟الان کجاست؟
-نميدونم فقط الان بيمارستانه مهر بلند شدم و دويدم سمت اتاقم بايد ميرفتم پيشش عزيزترينم الان تو بيمارستان بود..... ديگه نميخوام ازش جدا شم ميخوام برم تا اخر عمر باهاش باشم ميخوام ببخشمش حتي اگه عاشقم نباشه عاشقش کنم مريم هم دنبالم مي اومد دوتامون تو اتاق بوديم
-ميخواي چي کار کني؟
-مريم ميخوام کاري رو که از اول بايد ميکردمو بکنم. دارم ميرم پيشش ميخوام توي اين لحظه ها کنارش باشم ميخوام کنار عشقم باشم تا حالش خوب شه تا باهم از دوباره شروع کنيم
-خفه شو نازي تو جايي نميري
-اتفاقا دارم ميرم
-نرو خواهش ميکنم
-مريم حاليته داري چي ميگي؟
#ادامهپستبعدی
۲۴.۷k
۱۴ آبان ۱۳۹۹