از بس میان نامه خود گریه کردم

.. از بس میان نامه خود گریه کردم
آن التماس ها همه نقش بر آب شد
دیدگاه ها (۱)

.چه آشوبی در دلم بر پاستخانه را آب و جارو می‌کنمچای را دم می...

.چشمانم را میبندم و روزی که می آیی را تصور میکنم همه جا پیوس...

مهره‌ای از #جان ربودم بی‌دهان و بی‌دهانگر #رقیب او بداند گو ...

خدایا یا مهشید برسون یا جونمو بگیر مردم مردم از بس به عکسش ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط