باقلم موی خیالت یادگاری میکشم

باقلم موی خیالت یادگاری میکشم
یک قفس بی پنجره با یک قناری میکشم

بی تو باران می شود این بغض های لعنتی
پشت پلکم انتظارت را بهاری میکشم

لاله یِ لبهایِ تو گل بوسه را جان می دهد
بوسه ها را لب به لب سرخه اناری میکشم

نیستی از من ولی انگار چیزی کم شده
مثل ساعت لحظه ها را بی قراری میکشم

گفته بودی می روم اما کسی باور نکرد
سالهاست من بعد تو چشم انتظاری میکشم

آسمان بی ماه مانده تا تو برگردی شبی
پشت پایت آب را بی اختیاری میکشم

یاد تو هر شب قلم مو را به دستم می دهد
با قلم موی خیالت یادگاری می کشم


دیدگاه ها (۵)

ناز پروده عشق تو شدم ، جان م...

دوست داشتنتطعمِ گسِ خرمالویِ کالی بوددر دهان داغ تابستاندوست...

سلام دوستان عصربخیراز ساعت ۱۲ ظهر امروز رخدادمو دست نزدمببین...

اینم.هدیه نرگس عشقمنرگس جون مرسی عزیزمفدات

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط