علی آبگوشت نمیخورد یک بار که از مدرسه آمد من توی حی

⭕ ️علی آبگوشت نمی‌خورد. یک بار که از مدرسه آمد، من توی حیاط بودم. آبگوشت گذاشته بودم و داشتم لباس می‌شستم.

آمد و گفت: عزیز، گشنمه. ناهار چی داریم؟

گفتم: آبگوشت علی جان؛ ببخشید کار داشتم، وقت نکردم چیز دیگه‌ای درست کنم.

بچه‌ام هیچی نگفت. می‌دونستم آبگوشت دوست نداره.

سرش را پایین انداخت و رفت توی آشپزخانه. دنبالش رفتم.

دیدم کتری را پر کرد و گذاشت روی چراغ و چایی دم کرد. بعدشم چایی رو شیرین کرد، با نون خورد و رفت خوابید...
#شهید_علی_صیادشیرازی #درس_اخلاق
دیدگاه ها (۱)

#تلنگرانهآبروآبرو بزرگترین سرمایه هر انسان است. باید این سرم...

🎀 🍃 #زیــنـبـیــــون🍃 🎀 #داستان #غیرت و #حیا چه شد؟شیخ به...

⭕ ️مدیرکل سازمان زندان‌های تهران بخاطر قتل در زندان فشافویه ...

🎀 🍃 #زیــنـبـیــــون🍃 🎀 🌺 بِسم‌ِالله‌ِالرَّحمن‌ِالرَّحیم🌺 ق...

درخواستی🖤🩸🩸

Dark Blood p5

دختر جهنمی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط