گل برایم چیده ای قربان آن گل چیدنت
گل برایم چیده ای قربان آن گل چیدنت
بی قرارم کرده گل ها مستم از بوییدنت!
از کنارم رد شدی تسبیح دستم داده اند
واجب عینی است استغفار بعد از دیدنت
آمدی در شهرمان چرخی زدی تعطیل شد
شهربازی های تهران بعد آن چرخیدنت
با تو گفتم دوستم داری؟ تو خندیدی فقط
داغ "آری" بر دلم ماندست با خندیدنت
گل برایم چیده بودی یک غزل گفتم ولی
در برم خوابیده ای! قربان آن خوابیدنت..
بی قرارم کرده گل ها مستم از بوییدنت!
از کنارم رد شدی تسبیح دستم داده اند
واجب عینی است استغفار بعد از دیدنت
آمدی در شهرمان چرخی زدی تعطیل شد
شهربازی های تهران بعد آن چرخیدنت
با تو گفتم دوستم داری؟ تو خندیدی فقط
داغ "آری" بر دلم ماندست با خندیدنت
گل برایم چیده بودی یک غزل گفتم ولی
در برم خوابیده ای! قربان آن خوابیدنت..
- ۵.۲k
- ۰۸ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط