مردی خر گم کرده بود. گرد شهر می گشت و شکر می گفت: گفتند :
مردی خر گم کرده بود. گرد شهر میگشت و شکر میگفت: گفتند : چرا شکر میکنی. گفت: از بهر آن که من بر خر ننشسته بودم و گر نه من نیز امروز چهار روز بودی که گم شده بودمی.
خخخخ
خخخخ
۴۹۰
۲۱ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.