مردی خر گم کرده بود. گرد شهر میگشت و شکر میگفت: گفتند : چرا شکر میکنی. گفت: از بهر آن که من بر خر ننشسته بودم و گر نه من نیز امروز چهار روز بودی که گم شده بودمی. خخخخ
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.