جانِ دل باور کن من هم دوست دارم جمعه هاآرامتر نفس بکشمچای زعفران دم کنم با چند دانه هِلو با خیالی آسودهتکیه کنم به دیوارِ خیالتفکر کنم، فکر کنم، فکر کنم و لا به لایِ دریایِ دلتنگی هایم ناگهان بیایی و بگوییهفته بدونِ منِ سختی بود جانم