من میهمان تو
من میهمان تو
فاصله ما آینه ی اتاق
حوالی سکوت و سیاهی
من بی روح و سرد
میان گرگ و میش صبح
منتظر عمق خواب تو
به چشمان بسته ات خیره میشوم
در بسترت آرام میخزم
لذت لمس تنت، آهی بر چشیدن لبت
از رویایت میمکم
در خوابت فرو میروم
فریبای خفته را بر آغوشم تنیده ام
آتش بشو بر جان من
نوازش روح در هم
لذتی مانده بر وهم...
زمان اندک آغشتگی
تا طلوع چشمانت
بامداد که شد...
تبسمی بچین و مرا نبر از یاد
هرگز...
#اشک_اهنگ
https://youtu.be/ih2ZArqNykA
فاصله ما آینه ی اتاق
حوالی سکوت و سیاهی
من بی روح و سرد
میان گرگ و میش صبح
منتظر عمق خواب تو
به چشمان بسته ات خیره میشوم
در بسترت آرام میخزم
لذت لمس تنت، آهی بر چشیدن لبت
از رویایت میمکم
در خوابت فرو میروم
فریبای خفته را بر آغوشم تنیده ام
آتش بشو بر جان من
نوازش روح در هم
لذتی مانده بر وهم...
زمان اندک آغشتگی
تا طلوع چشمانت
بامداد که شد...
تبسمی بچین و مرا نبر از یاد
هرگز...
#اشک_اهنگ
https://youtu.be/ih2ZArqNykA
۱۳.۵k
۱۰ بهمن ۱۴۰۰