غم تنهایی ام دیگر مدارا کرده ام

غمِ تنهایی ام دیگر مدارا کرده ام
با خودم یک خلوتِ جانانه برپاکرده ام...

آخرش یک شب گلوی بغض را خواهم گرفت
من که هر شب گریه هایم را تماشا کرده ام...

گفته بودم بی تو میمیرم خدایی راست بود
چند وقتی هست هی امروز و فردا کرده ام..

شعر بی چشمانِ تو در ذهن من خشکیده است
این غزل را توی شالیزار پیدا کرده ام...

من حواسم نیست از روزی که رفتی چند بار
چند بار این دردِ سرکش را مداوا کرده ام....

ادعایِ بی خیالی پیش این عاشق نکن
من خودم یک عمر از این ادعاها کرده ام...

قول دادم این اواخر پاک باشم از دروغ
"دوستت دارم " ولی هر بار حاشا کرده ام...

سیامک قانع
دیدگاه ها (۲)

مرا گمراه کردیُ والضالین، میخوانی؟گمانم از صراط مستقیم چیزی ...

وقت خواب آمد عزیز ِمهربانم، شب بخیرخسته ای، باید بخوابی هم ز...

از کنارم رد شدی ، عطرت مرا بی تاب کردیاد گیسو های لرزانت مرا...

. شیطنت را در سر زلف چموش انداختی طفل بازیگوش خود را روی دوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط