یک روز از همین روزها دست خودم را میگیرم و میبرم یک جای دن

یک روز از همین روزها دست خودم را میگیرم و میبرم یک جای دنج!
اول سیلی محکمی به خودم میزنم
بعدش میگویم آرام باش دیوانه!
هیچ کس در هیچ کجای این کهکشان مسخره
به انتظار تو ننشسته است!!
با خودت کنار بیا
قبول کن که زندگی را
 بیش از حد احساسی اش کردی !!!
قبول کن که زندگی این همه احساس را
نمیداند چه کند!
تو محکومی !!
به جرم حمل احساس بیش از حد!! #محسن_دعاوی☘ 〰 🌸 〰 🌸 〰
دیدگاه ها (۲)

امیدوارم زید تر به وابش گولوم ): @---elnaz1379---#پست_موقت

یا فاطمه زهرا .....

... ‏وقتی حاج قاسم میگوید: مرا بزنید نه سپاه را، یعنی خوارج ...

#برنامه_ریزی #کنکور

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱0

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط